|
*سارا**
(1SARA )
1- مخالف
81%
2- موافق
19%
مجموع آراء: 21 رایرای ها قابل مشاهده است
برچسب ها:
تو اهل کجایی؟ این وحشیانهترین سؤال زمانه است پدرت با گردوهای کوهستان روییده و سر بر دامن گردنههای تاریخی گذاشت و شهر با دست پینهبسته و روغنگرفته به استقبال قدمهایش آمد که بیاختیار طنینِ ناگزیری و اجبار داشت پدرت تلخی ایام و مرارتهای موروثیاش را در کارخانههای قند بستهبندی میکرد و از دل معدنها لختههای جگر به در میآورد! پدر اجارهنشین بود و سِل مستأجر خانههای کوچک در ریههای بزرگش و اجارهبها سرفه بود و لختههای خون که بیتأخیر پرداخت میشد و پدر میساخت با آسمان و ابرها و صبرهای تلخ و زمین پاشنههای غیر رویینش را با زوبین آبله میزد! اسطورهای که در لباس کارمندی غرق شد و پشت دیوار کتابهای حماسی منتظر ماند! - تو اهل کجایی؟ این وحشیترین سؤالِ زمانه است! منبع: مجموعه شعر «در ملکوت سکوت»
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|