فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 8424


درباره من
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب

فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم

حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید:

تو فقط رکاب بزن
سرباز....
مادر...
فوری...فوری...
«دکتر علی شریعتی»
شیر...
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.......
بدون شرح...
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)