فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 389


درباره من
آخرشب بود
مست وخراب ازکوچه ای میگذشتم
ناگهان دورو برم پر از گرگ های ناشناس شد
سردسته ی آنها جلو آمد
سربالا آوردم و دیدم او همان است که به یادش مست کرده ام
نیش خندی زدم و گفتم : بزن... زد....
باورم نمیشد
.
.
.
او همان بره ای بود که خودم گرگش کرده بودم...



احمدنوری (belak---city )    
عنوان: خنده دار!!!
دانلود فایل
کد برای مطالب: کد برای وبلاگ ها: بازدید کل: 315 بازدید امروز: 125
تاریخ ارسال ویدئو: ۹۱/۰۶/۲۳ - ۰۱:۵۲:۰۱ این کلیپ توسط جعفر امینی بررسی شده است.
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (2)