فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 11


درباره من
رکوردها و فیلم را در کلیپها قابل مشاهده هست
حسین قره داغی از جمله افرادی است.که در این چند سال در نام آوری شهر میانه از جان مایه گذاشته است.او توانسته است در کنار درس و مدرسه در 14 ماه با 14 رکورد به نیت 14 معصوم در یاد و نام شهدا یک رکورد جدید را در شهر میانه بعنوان اولین ایرانی در چند رشته شنا،دوچرخه سواری و دو استقامت و کوهنوردی... از خود بجای بگذارد.او همچنان در تعطیلات تابستانها در سودای نام آوری شهر خود با دوچرخه تلاش می کند با شعار تلاش و باور یک ایرانی برای صلح جهانی تعدادپایتختها را در نخ کشی نمادین بیشتر کند.او تا حالا 4 پایتخت را نخ کشی کرده است.تا در آینده بر تعداد این کشورها بیفزاید.
او قبل از اینکه یک ورزشکار نامی شود.یک نویسنده و شاعر و عکاس و مستند ساز بوده است.در این زمینه تلاشهای زیادی را انجام داده است.که بیشتر آنها در محدوده آموزش و پرورش بوده است.تا به یک نظریه پرداز معروف شود.هر چند نامهربانی مجموعه سرعت اورا در این موفقیت کم کرده است.اما همچنان به ایده های نو می اندیشد.
این گروه تلاش دارد.اورا آنچانکه هست.معرفی نماید.تا وجود این نخبه با اراده و با همت ...، بیشتر برای همشهریان شناخته شود.او تا این روز در 30 خبر تلویزیونی و نشریه و بولتن و سایت باعث افتخار میانه شده است.
از جمله زیباترین خبرها در مطلب سوم برای دانلود موجود می باشد.تا با نگاه بر این خبرها اورا بیشتر درک خواهید کرد.و بر تلاش و باور و اراده یک ایرانی و میانه ای مهر تایید بزنید.
************************
(این مطالب از سایت شخصی آقای حسین قره داغی کپی شده استwww.ghara-baloch.blogfa.com)
این عکس بر گرفته از خبر تلویزیونهای ترکیه توسط خبرنگار آنادلی آژانسی هست.که در 16 روزنامه ترکیه هم چاپ شده بود.اولین سفرخارج ازایران و سومین کشوری بود.که پایتخت آن را نخ پیچی می کردم.بیشتر سفرهایم بعداز تعطیلات مدرسه در فصل تابستان صورت می گیرد

برای دیدن عکس های کامل و مصور 14 رکورد به آرشیو آبانماه 90 و رکابزنی خارج از ایران به آرشیو مهرماه 91 در پایین همین قسمت مراجعه فرمایید.
نویسنده: حسین قره داغی
این وبلاک تلاش می کند تا در قبال زحمات ومهربانی های مردم خوب سیستان وبلوچستان بدینوسیله در سایه تلاش وهمت تشکر وقدر دانی نماید.به عشق انسانهای صاف وصادق در یادها یادی دیگر زنده کند.
اجتماعی :شامل
داستانها
شعرها
خاطرات
مقالاتم در محدوده آموزش و پرورش
فعالیتهای ورزشی ام
سوابق
نام: حسین
نام خانوادگی: قره داغی
تحصیلات: لیسانس
متولد::1351/3/1
تولد :آچاچی

درباره من:در روستای زیبای آچاچی بدنیا آمدم.با بازی تقدیر بیشتر عمرم را در شهرهای چابهار و کنارک سپری کرده ام.در سال 86 در شهر زیبای میانه سکنی گزیده ام.در سال 76 ازدواج کرده ام .دو فرزند دارم.یکی دختر و دیگری پسر،مردم سیستان و بلوچستان را خیلی دوست دارم.هنوز هم در رویاهایم به چوپانی فکر می کنم.
خصوصیات اخلاقی:خونگرم و مهربان دارای احساسات قوی،عاشق گذشته،خوش برخورد و شوخ طبع،فعال و پر جنب و جوش ،خلاق و مبتکر
شغل: فرهنگی
محل کار فعلی اداره آموزش وپرورش
زمان بیشتر فعالیت:شعر و داستان نویسی ومقاله وتهیه فیلم مستند

ایده ها:نظریه پرداز مدیریت نو در سطوح مختلف در آموزش وپرورش واولین نظریه پرداز مجتمع های آموزشی مدارس روستاو لزوم نگرش نو به کلاسهای چند پایه و روش دیجیتالی کتب درسی به روش ابتکاری و....

ورزشهای موردعلاقه:کشتی،شنا،دوچرخه سواری و دو استقامتی،کوهنوردی
شماره تماش:09144171022
09148940828
مسافت رکابزده در ایران :
12000 کیلومتر
مسافت رکابزده در خارج از ایران:
5000 کیلومتر
اولین ایرانی دوچرخه سوار دور نوار مرزی ایران در تابستان 90
صعود به تفتان در همین حرک
------------------------------------------------
با خون دل اولین ایرانی رکورد دار در چهارده ماه با چهارده حرکت با یاد ونام شهدا به نیت چهارده معصوم
نخ کشی چهارپایتخت جهان با دوچرخه تابستان 91

زندگی نامه من
در اول خرداد 1351در روستای زیبای آچاچی ده کیلومتری میانه بدنیا آمدم.که دو رود خانه روستای مارا احاطه کرده بود.که قزل اوزن یکی از آنهاست.اسم روستا هم ترکی است .بدلیل قرار گرفتن در وسط این دو رود خانه هاچاچای نام گرفته است.کوههای استوارش چون قافلانکوه نگینی است که تاثیرش را بر مردمان صبورش هدیه داده است.
پدرم در تاشکند بدنیا آمده بود واصل ونصب روسی داشت.در سال 1914 میلادی بعد از انقلاب کمونیستی بنابه دلایلی به ایران مهاجرت کردند.ودر شهر مقدس مشهد به دین اسلام مشرف گشتند.زبان ترکی وفارسی رابعد از اقامت در ایران یاد گرفتند.آشنایی پدرپدرم وپدر مادرم باعث شد.آنهادر این روستا پس از طی مسافت طولانی در آن زمان سکنی بگزینند.وبعد از مدتی با مادرم ازدواج کردند.
مادرم از خانواده مذهبی بود.که اصل وریشه خانوادگی بزرگی داشتند.مادرم از دوران کودکی میل وعلاقه زیادی به فراگیری تعالیم اسلامی داشتند.که قرآن رابعد ازمدتی حفظ کرده بودند.واکثر کتب و داستانهای آن زمان را ازحفظ نقل می کردند.بچه بودیم هرشب برای ما نقل می کردند.هنوز بعضی از آنها را به یاد دارم.

پدرم سنگ تراش بود.تونل میانه به زنجان از یادگارهای اوست.با عمویم در این کار تبحر زیادی داشتند.وبیشتر در همه جای ایران کار کرده بودند.که در دوران سربازی در پادگان پسوه در نقده با مشکلات سربازی گاهی ساختمانهایی که با سنگ به شکل ماهرانه ای ساخته شده بودند.بوی دست پدرم را حس می کردم.
پدرم در زمان طفولیت در غربت کار می کرد.آن زمان امکانات سفر نبود.با هزار مکافات در شش ماهگی سفری سخت وطولانی به ایلام داشتیم.گاهی مادرم برایم تعریف می کرد.در چنین خانواده ای با مشکلات آن زمان بزرگ شدم.5 برادر ودو خواهربودیم.من کوچک وخواهرم کوچکترین فرزند خانواده بود.پدرم برنامه سخت گیرانه ای داشت.برای تربیت ماقید وبندهای خاص خود را داشت.از بچه گی می باید کت وشلوار می پوشیدیم ودر حفظ ونگهداری آنها تلاش می کردیم.رسوم آن زمان را می باید بجا می آوردیم.وای اگر ازما خطایی سرمیزد.مثلا در مهمانی باید در یک جا می نشستیم.وتکان نمی خوردیم.اگر میوه یا شیرینی بود.بدون اجازه اوومادرم حق برداشتن نداشتیم.خواهرم ازمن 2سال کوچکتربود.عزیز پدرم بود.اورا خیلی دوست می داشت.زندگی ما به آرامی وبا نهایت احترام وحرمت در بین فامیلها در جریان بود.تا اینکه تن خسته ورنجور پدرم برای همیشه به وصل خدا رسید.آن زمان کلاس سوم ابتدایی بودم.از مرگ پدرم زیاد ناراحت نبودیم.تازه در عالم کودکانه شادوخندان بودیم.چراکه از قید وبندها آزاد شده بودیم.در حالیکه گذشت زمان به نبود بهترین پدر دنیا باورمان داد.در خیلی جاها با فتوت ومردانگی او با اعتراف دوستان وآشنایان ایمان آوردیم.فهمیدیم که چه عزیزی را از دست داده ایم.
مادرم بعد از سه سال از پدرم فوت کرد.رفتن مادرم ضربه سختی به خانواده بود.که هنوز هم نبود اورا بیشتر حس می کنیم.یادم می آید از داغ نبود مادرم حوصله هیچ کاری را نداشتیم.بیرون خانه جلو در حیاط خانه مان ماسه ای تلنبار بود.از غصه وناراحتی گاهی روی آن خوابم می برد.چشم باز می کردم.می دیدم در آغوش مهریه خاله همسایه مان آرام گرفته ام.مادرم سنگ صبور بود.به همه خوبی می کرد.می دیدم مهریه خاله گریه می کرد.می گفت خدا بیامرز مادرتان حق بزرگی برگردن من دارد.من نمی توانم جای مادرتان را پرکنم.ولی برای شما از هیچ خدمتی دریغ نخواهم کرد.دوستها وفامیلهای مادرم به ما خیلی محبت می کردند.از طرف پدری دوعمه مهربان ویک عمو داشتیم.که عمه هایم خیلی مهربان وخیلی دوست داشتنی بودند وبه ما خیلی محبت کرده بودند.اما عمویم اصلا مهر ومحبتی به ما نداشت. البته بعدا فهمیدیم که باپدرم اختلاف داشت.شاید آن اختلاف باعث فاصله ها شده بود.
برادر بزرگم به خانواده ما خیلی کمک می کرد.درخانواده ما همه تا الان به همدیگر مهربان هستیم.واین مهربانی وگذشت را به فرزندانمان می آموزیم.بعد از فوت پدرم ومادرم برادر بزرگم از گنبد کاوس با خانواده به روستای آچاچی نقل مکان کرد.اووهمسرش برای ما زحمت زیادی کشیدند.تا اینکه برادر دیگرم با بیش شرط من و خواهرم به خواستگاری رفت.وازدواج کرد.قرار شد ما هم به همراه آنها به چابهار برویم.این برادرم خیلی زرنگ ورشته اش ریاضی فیزیک بود. قبل ازاینکه وارد نظام شود.روزی نبودبرای کمک خانواده کار نکند.آن زمان بار علوفه در گونی های بزرگی جابجا می شد.هیچ کس در روستا ی ما قدرت حمل آن را نداشت.بخاطر همین این کارها مخصوص پهلوان ما بود.چون خودش شرایط رسیدن به درجات عالی تحصیلی را نداشت.آرزو می کرد ما را به آن مقام برساند.با آنها به چابهار رفتیم.در بهترین خانه آن زمان سکنی گزیدیم.برای هر کدام ما یک اتاق خواب با امکانات عالی دادند.او مهندسی مکانیک ماشینهای دیزل را گرفته بود.و فرمانده گارد ساحلی بود از بندر چابهار تا جاسک واز آنطرف به خلیج گواتر ادامه داشت.و نبود که در این راه برای حفاظت از مرز های ایران ازجانش مایه نگذارد.واقعا چنین انسانی جسور و زحمت کش در آن زمان برای دفاع از حد وحریم میهن اسلامی مایه مباهات نظام بود.
یادم می آید برای خرید به بازار می رفتیم.زندادش مهربان ودوست داشتنی مان که جای مادرمان برای ما زحمت می کشیدند.همیشه می گفت اول باید برای این عزیزان خرید کنیم اگر پولی ماند برای خودمان خرید می کنیم.
ما مثل جوجه ماشینی بودیم.هیچ دلخوشی ومحبت دیگران جای خالی مادر را پر نمی کند. ماهم زیاد پا بند دنیا نبودیم. روزگار زخم عمیقی در تنمان به یادگار گذاشته بود.که هیچ مرحمی نداشت و نخواهد داشت. وتا ابد این درد با ما خواهد بود.شاید روزگار با لطف خداوندی راه دیگری در حق حیات جلو روی ما گذاشته بود.
آن زمان چابهار شهر خیلی کوچکی بود.حتی یک خیابان درست وحسابی نداشت.مادر منازل سازمانی هیئت سه نفره اسکان داشتیم.ودر یک مدرسه تقریبا خوب درس می خواندیم.در دوره دبیرستان یک دبیر ادبیات و یک دبیر شیمی داشتیم.دبیرادبیات احساس مرادر انشا نوشتن ودبیر فیزیک هم توانی مرا در شیمی خیلی خوب حس کرده بودند.در کشاکش تجربی وادبیات مانده بودم.برادرم دوست داشت.تجربی بخوانم.حتی عهد بسته بودهر طور شده کمکم خواهد کرد که دکتر شوم.در حالیکه نمی دانست تقدیر می بایست با من همراه می شد.یکدفعه گرایش عجیبی به ادبیات پیدا کردم.دور از چشم او بعد از سه ماه تغییر رشته دادم.برادرم خیلی ناراحت شد.گویی ضربه سختی بر او بود.چرا که آرزوهای بزرگی داشت.که این آرزو را بالاخره در فرزندان خود دست یافتنی کرد.آنقدر به ادبیات علاقه داشتم.بلافاصله در حین تدریس دبیرمان من تا آخر درس را از حفظ یاد می گرفتم.
بالاخره دیپلم را در سال 69 گرفتم.در تمام تابستانهای گرم چابهار کار میکردم.کارگری راننده غلتک کمک راننده بلدوزر کمک نقشه بردارو....برادرم مخالف کار کردن من بود.اما من دوست داشتم بدین طریق محبت های اورا جبران کنم.تازه برای آینده هم بخته تر می شدم.در سال 70 عازم خدمت سربازی شدم.دوران سربازی هفت ماه ونیم باآموزش شروع شد.همه اش قدم آهسته بشین بر پا، بدو دور میل برچم،سینه خیز و.... دوران سختی بود.مقدماتی در هوای سرد چهلدختر شاهرود وتخصصی و کد صدویازده در شهر شاهرود سمنان تمام کردیم. درحین آموزشی برای امتحان کنکور خیلی مطالعه داشتم.در مرحله اول رتبه خوبی را کسب کردم.برای مرحله دوم مرخصی ندادند.تازه با اعتراضی که کردم .به جای امتحان بازداشتگاه بودم. برای اذیت سفارشی با آب سرد مهمان نوازی کردند.در تقسیم تیپ چهل سراب راانتخاب کردیم. اما در امریه محل خدمت را تیپ 25 تکاوری زده بودند. هر چه اعتراض کردیم کسی گوش نکرد.به پسوه رسیدیم.شدیم تکاور که اصلا دوره اش را ندیده بودم.از صبح تا شب درگیر کارهای روزمره بودیم.با اعتراض جند نفر وپیگیری بعد ازشش ماه تازه متوجه شده بودند که چی شده است مارا مجددابه تیپ چهل سراب دادند.تا به میانه نزدیک تر شویم.فرم پر کردیم تا به ما حقوق سربازی رابدهند.اما بعد از آموزشی یک ریال هم ندادند. تا آخر خدمت هم یک ریال ندادند.در این بین بیشتر انرزی من صرف حمایت از بعضی سربازان ضعیف بود. که حاصل آن تنبیه وبازداشت، محرومیتهابود.کدمربیگری که شبیه معلمی بود.مرا بر آن داشت تا به معلمی علاقه پیدا کنم.در انتخاب رشته هم دقت نکردم.بالاخره از تربیت معلم شهید مطهری زاهدان در حین خدمت قبول شدم.درست برای انجام کارهای ثبت نام یک هفته داخل اتوبوس بودم.سراب ،میانه، زاهدان وچابهارو...آنقدر خسته شده بودم که دیگر وسط اتوبوس دراز کشیده وخوابم می برد.
در حین خدمت کمتر به مرخصی می آمدم.چون دوست نداشتم به خانواده زحمت بدهم.قانع بودم.یادم می آیدبا یک همخدمتی بروجردی ام در چهلدختر که او هم از خانواده فقیری بود.خیلی گرسنه می شدیم.همه از بوفه وسایل می خریدند.مادر حسرت می ماندیم. یک روز قرار گذاشتیم به آشپزخانه بزنیم.شکممان را سیر کنیم.هر چه گشتیم چیزی پیدا نکردیم حتی یک سیب زمینی ویا پیازبه محل ریختن زبله ها رفتیم.هر چه بود گرگها وسگها خورده بودند.چیزی نمانده بود.فقط ته دیگ سنگ شده خیلی یافتیم.اما خیلی سفت وسیاه بودند.به آب می زدیم تا نرم شوند.آنگاه شکمی از عزادرآوردیم.مابقی را دور از چشم بقیه هم خدمتی ها در یک جایی دور کنار رودخانه قایم کردیم.هر روز بعد از ظهرها سری به آنها می زدیم.وقتی می خوردیم.تمام بدنمان به لرزه می افتاد.گویی با کمپرسور جاده کنی کار می کردیم.یا بعضی مواقع ظرفهای دوستانمان را می شستیم.آنها هم در قبال اینکار ما را مهمان می کردند.البته وضع برادرهایم خوب بود.اجازه نمی دادم بدانند که من به پول احتیاج دارم. این طور گذران عمر دل وجرعت می خواهد. تازه خدا لطف داشت.
سال 71 برادرم از چابهار به کرج نقل مکان کرده بودند.از مهرماه 72 در تربیت معلم شهید مطهری زاهدان شروع به تحصیل نمودم.اولین نشریه را با کمک مربی پرورشی آقای فدایی تهیه وتنظیم کردم.که بیشتر مطالب آن مربوط به مفاخر آذربایجان بود.در آن زمان بخصوص مراکز تربیت معلم تبریز ومیانه وشهرهای دیگر ازما توسط نامه تقدیر وتشکر کردند.در این بین محبت های آقای زیبنده سرپرست مرکز وآقای فریدونفر از یادم نمی رود.بخصوص آقای زیبنده که خیلی از من حمایت می کرد.و بیشتر شخصیت وتلاش من برگرفته ازمحبت های او بود.در این دوسال تنهای تنها بودم بودم.به دیدن فامیلها نمی رفتم.البته برادرانم به دیدن من می آمدند.در تعطیلات میان ترم و بعداز امتحانات همه به مرخصی می رفتند.اما من تنها در تربیت معلم می ماندم.رئیس مرکزآقای کربلایی که یزدی بودند. خیلی لطف داشتند.جیره خشک مرا دستور می دادند.تحویل شود.کمک سرپست بودم.امکانات خیلی خوبی به من داده بودند.در تنهایی های آنروزها دعای کمیل را حفظ کردم.تا برای همیشه در تنهایی هایم مرحم دل تنهاثیم باشد.از آن روزها جرقه حفظ کل قرآن به ذهنم خطور کرد.در حفظ مفاهیم وسوره های قرآن مقام اول را کسب کردمو در رشته قصه نویسی مقام دوم را.تا باجسارت خاصی که پیدا کرده بودم 15 جز قرآن را حفظ کردم.تابر تنهایی ام فائق شوم.درتابستان 73 بجای حرکت به زادگاهم برای کار به بندرعباس رفتم.ودر یک شرکتی مشغول بکار شدم.از قضا بهره کارآیی شرکت ده برابر شد.کار آن ساخت صندلی دسته دار برای مدارس هرمزگان بود.موقع تسویه حساب حقوقم چند برابرحساب شده بود.که هیچوقت این لطف خدا وبنگانش را فراموش نمی کنم.
وقتی به تربیت معلم بعداز کار تابستان برگشتم.سیاه وسوخته شده بودم.آقای زیبنده ترسید.مرا چند روزی از کمک سرپرستی خلع کرد. به گمانم تصور کرده بود من معتاد شده ام.اما بعدا مرا دوباره به سرپرستی برد.وآخرسری هم اعتراف کرد.جریان را برایش تعریف کردم.از آن موقع محبت خودرا به من دو چندان کرد.دوست داشت مرا برای ازدواج ترغیب کند.اما من قصد ازدواج نداشتم.به دروغ مصلحتی متوسل شدم.گفتم نامزد دارم.
دوره تربیت معلم در کنار دلواپسی عدم استخدام تمام شد.شایعه شد بود. شاید کسی را استخدام نکنند.در حین تقسیم با آن که امتیاز خوبی داشتم وخیلی از دوستان تلاش داشتند مرا در زاهدان نگه دارند.ناخود آگاه دنبال سرنوشت وتقدیر درسایه لطف خداوندی بودم.منطقه کنارک را با ایده های درونی خود انتخاب کردم.تا دنبال سرنوشتی بروم که بابت آن همیشه از خدا شاکر باشم.چرا که دوست داشتم سرگذشت برادر دلیرم را بنویسم.در داستان نویسی هم تا حدودی پیشرفت کرده بودم.
نا آگاه آلوده به محبت و مهربانی مردم خوب بلوچستان بخصوص کنارک وجابهار و روستاهای آن شدم.واقعا با معلمی در کنار مردمی قرار گرفتم که همیشه بابت این تقدیرم خدا را هزاران مرتبه شکر می گویم.به تمام آرزوهایم رسیدم.از خداوند هواپیما نخواستم.همین قدر به ارزشها وباورهای انسانی رسیدم برایم کافی بود.اما در مجموعه ای قرار گرفتم.که درد و رنج های فراوانی داشت.هر چه بیشتر وارد می شدم.تشویش ونگرانی بیشتر وجودم را فرا می گرفت.در جاهایی خدمت کردم که کمتر کسی می پذیرفت.اما صبوری وبردباری را گذشت زمان به من یاد داده بود.بخصوص در کنار انسانهای شریف وبا محبت که شوق دوستی و انسانیت و محبت به دیگران را به بهانه رسیدن به او هزینه کنم.
با مدیریت ها مشکل داشتم. واز همان ابتدا تغییر وتحول در آموزش وپرورش را لازم وضروری می دانستم .در این بین تلاشهای زیادی را انجام دادمو خیلی بی مهری ها دیدم.البته با چند برادر بزرگوار آشنا شدم. که خیلی کمکم کردند.یکی آقای رئوفی بود.که در دوره رهنمایی در چابهار دبیرعلوم مابود.وبعدها رئیس اداره شد.وآخر هم در کنار ما باز نشست شد.ودیگری آقای رئیسی مردی شریف وکاردان و مهربان از روستای هیچان روستای معروف وخوشنام که انسانهای بزرگی را به کشور و استان وشهرستان هدیه داده بود.آقای رئیسی تا این روز رئیس اداره آموزش و پرورش نیکشهر هستند.قبلا که در منطقه کنارک رئیس بودند.خیلی به من محبت و نیکی کرده بودند.
در این بین خیلی از عزیزان دوست داشتند مرا داماد کنند.آقای هراتی باتفاق همسرمهربانشان تا مرحله آخر رفته بودند.نظر مرا جویا شدند.ناخودآگاه گفتم نامزد دارم.گویی آب سردی بود.که بر سر و روی بنده خدا ریختند.خیلی ناراحت شد.گفت کاش جلوتر به ما می گفتی.
در این چندسال همه مرا بعنوان محقق می شناختند.اگر در قصرقند می دیدند.که در روستای کرداغقره داغ هستم.تعجب نمی کردند.ریشه وسرگذشت این روستا عجیب است.نامی ترکی که بافامیل من شباهت وسرگذشت غریبی داشت.یادر ترکوهی ویا ترکان دل قبرستان ترکها در سرگان بالاو.... اکثرا فیلمهای مستنند ساخته ام ولی فرصت تدوین را پیدا نکرده ام.طوری بود.که من بیشتر از بومی ها شاید منطقه را می شناختم.

درآموزش وپرورش هم ازهیچ تلاش وکوششی دریغ نکردم.که حاصل آن چند نوشته است.با آنکه بعضی از آنها را ثبت شده دارم .گاها مورد دستبرد واقع شده است .که معروفترین آن درمورد مدارس روستایی است.وبا نام مجتمع های آموزشی در جریا ن است.
تابستان 86 باهزارمکافات دربروکراسی اداری به آذربایجان منتقل شدیم.هم ولایتی هایم لطف داشتند.ابلاغ همسرم را به منطقه مهربان دادند.من هم تیکمه داش.اثاث منزل میانه در خانه پدری همسرم در انتظار مابود.می بایست خلبانی یاد می گرفتم ویک هواپیمای اقساطی می خریدم تا این مشکل را حل کنم.با دوندگی وسرو صدای زیاد وانصراف از انتقالی به این استان وحق کشی ابلاغ همسرم را هم به تیکمه داش دادند.
تیکمه داش با ... 90 کیلومتر فاصله داشت.سهمیه بندی بنزین از مهر همین سال شروع شد.ومشکلات ما را دوچندان کرد.من در روستای زییای حافظ در 45 کیلومتری میانه وهمسرم در روستای الخلج 85 کیلومتری میانه جهت تدریس ابلاغ گرفتیم.روزهای پر مشغله وپر عذابی داشتم.روزانه نزدیک به 300 کیلومتر می بایست رانندگی می کردم.تدریس هم سر جای خود.ساعت 5 صبح بیدار می شدم گاز ماشین را پر می کردم.85 کیلومتر به روستای الخلج و سپس 40 کیلومتر بر می گشتم تا به روستای حافظ می رسیدم.آنگاه بعد از تدریس دوباره به الخلج وبستان آباد جهت تجدید سوخت گازمی رفتم.بعد از این مجددا به روستای حافظ جهت تدریس 2 ساعت باقی مانده بر می گشتم وساعت 4 بعد از ظهر به طرف میانه حرکت می کردیم.روز های سخت وعذاب آوری بود.محیط عوض شده بود.آب وهوا وارتفاع هم حرف خودش را می زد.چندین سال بود.پایین تر از صفر درجه را تجربه نکرده بودم.تیکمه داش هم از ... خیلی سردتر بود.تنها فرزندمان هم شرایط خاص خودشرا داشت.که بعضی وقت ها دلم به حالش می سوخت.
سال دوم با انتقال همسرم به میانه از بار مشکلاتم کم شد.اما بعضی مشکلات سرجای خود بود.در اثر سردی هوا وفشار هواوکمی استراحت قسمت چپ بدنم فلج شد.ولی این عذاب باعث خلل در حضورم در مدرسه نشد. همچنان بدون بهانه ای با آنکه استراحت پزشکی داشتم درمحل کارم حاضر می شدم.
بالاخره با صبوری دوسال گذشت.افسردگی ومریضی بر جانم ریشه دوانده بود.در انتقالی دیگر به منطقه کندوان رسیدم. هنوز با میانه فاصله داشتم.در روز اول حضورم در این منطقه تحویلم نگرفتند. محبت آقای متین فر یکی از همکاران جدید در این منطقه هیچوقت تا آخرین لحظه حیات از یادم نخواهد رفت.رفته رفته با گذشت زمان بچه های منطقه خیلی به من محبت می کردند.محبت های آقای ...معاون اداره مرا به خود آورد تا بر توانایی ها ی خود ایمان بیاورم.انصافا بابت این مهربانی ها من هم جبران کردم.
الان مریضی بد جوری مرا آزار می دهد. احساس می کنم چیزی را در بلوچستان جا گذاشته ام.به امید نویسندگی به وطن برگشتم.می ترسم این آرزو رابه گورببرم.چرا که یواش یواش در حال تنظیم نوشته هایم هستم.حال که حاصل زندگی را درو می کنم.نجوایی مرا می خواند.و....
دعایم کنید.تا لااقل بتوانم از نیروی قدرت درونی انسانها که می تواند راه رسیدن به اورا هموار سازد.استفاده کنم واز انسانهایی صحبت کنم که می توانند خصلت های زیبای خدواندی را تفسیر درستی بدهند . اگر عمری ماند در آینده بیشتر خواهم نوشت .واگر زنده ماندم با من بیشتر دوست خواهیدشد.این نوشته هم خلاصه مختصری از سر گذشتم بود تا بدینوسیله ارادت خود را به زادگاهم آچاچی و شهر میانه و فرهنگیان عزیز و مردم خوب سیستان و بلوچستان بخصوص مردم خوب و مهربان کنارک وروستا های آن بجا آورده باشم.
میانا مجنونی مهندس هوشنگ قره داغی با یوالداش►3:54 فیلم کامل برنامه زنده گولوش شبکه سهند نهم تیرماه نودو هفت►28:16 فیلم کامل برنامه زنده حالا خورشید شبکه سه هیجدهم خردادماه نودوهفت►21:31 مسیر بیهوده چند ساله►0:50 برنامه زنده گولوش شبکه سهند نهم تیرماه نود و هفت قسمت سوم►9:53 برنامه زنده گولوش شبکه سهند نهم تیرماه نود و هفت قسمت دوم►8:11 برنامه زنده گولوش شبکه سهند نهم تیرماه نود و هفت قسمت یکم►11:17 تریلی موتور کتابخانه ای سیار با بطریهای خالی آب معدنی►1:53 شبکه سه برنامه زنده حالا خورشید 78 روز زندان انفرادی و شکنجه►5:28 مهمان برنامه حالا خورشید شبکه (گلچین)►4:20 شبکه 3 برنامه حالا خورشید با حسین قره داغی►1:14 گزارش خبری صداوسیما مرکزقم با کتابخانه سیار►3:2 اولین ها►0:57 بطری بندی کتابخانه سیار با بطریهای خالی آب معدنی►0:57 سیزده بدربا تریلی موتور کتابخانه‌ای سیار با بطریهای خالی آب معدنی در قم►0:37 اولین دیگر با طرح ویژه►0:58 تولد یک اولین دیگر►0:57 اولین تریلی کتابخانه سیارجهان با بطری های خالی آب معدنی►0:56 یک طرح جهانی دیگرهدیه به آذری ها►0:57 تولد ایده ای دیگر►0:59 انتظار در تولد طرح جدید►0:57 تحقیق با مزه بطری►1:2 اولین دوچرخه و یدک آبی جهان در تحقیق یک دانش آموز قمی►0:56 تریلی موتور کتابخانه ای با بطریهای خالی آب معدنی►0:20 تریلی موتور کتابخانه ای با بطریهای خالی آب معدنی►0:51 تریلی موتور کتابخانه ای با بطریهای خالی آب معدنی►1:0 تریلی موتور کتابخانه ای سیار با بطریهای خالی آب معدنی►1:12 تریلی موتور کتابخانه ای با بطریهای خالی آب معدنی►0:56 آب همراه با آتش پدیده ای نادر از کشور آذربایجان با سایکل توریستهای دارابی►0:49 اعتراف نامه انتخاب سه ساله خدمت در روستای هفت چشمه►12:53 سفر هیچهایکی سفر با کوله در مسیر برزه به سنقرآباد در دامنه های بزقوش در یک روز بهاری►6:53 روستای برزه سنقرآباد کندوان میانه در یک روز بهاری ►1:48 مرور خاطرات سه ساله دبستان قنبر هفت چشمه در طلب حلالیت با دانش آموزان►9:48 آخرین جمع خودمانی با دانش آموزان دبستان قنبر هفت چشمه►10:12 و سه سال همراهی یک قصه►1:2 نیمه بیوگرافی روستای هفت چشمه در آخرین سال سکونت►9:36 آخر داستان یک قصه در روستای هفت چشمه►8:4 سفر با کوله پدر و پسر در نگاه زمان ►0:47 واکاوی یک حس قدیمی در سفر با کوله►4:11 یک درد چندین ساله و نمود آن در آموزش و فرهنگ►3:13 یک درس کلاس اولی►1:56 من و سبلان و هفت چشمه و زندگی►3:0 بهار و یک حس انسانی در یک انتخاب►1:50 آخرین روز های کمپ اولامای نیکان هفت چشمه بامن و دانش آموزان►3:33 میانه و این همه زیبایی با گردش یک صندوق در جاده های خاکی►1:14 یک دنیا درد اهالی روستای اکبرآباد کندوان میانه آذربایجانشرقی►4:52 صندوق رای و جاده خاکی و هفت چشمه و اکبرآباد و ریاست جمهوری►3:26 جاده خاکی روستای هفت چشمه و اکبر آباد در اوج بلندی با صندوق رای►3:31 سفر هیچهایکی در مسیر حاج یوسفلو►5:35 کوهنوردی در ارتفاعات روستای هفت چشمه در اواخر اردیبهشت ماه►5:36 تالاب قوریگل هفت چشمه کندوان میانه►4:25 طبیعت هفت چشمه و این همه خوردنی►3:37 کوزه باشی (چشمه) هفت چشمه►4:43 بهشتی از بهشتان خدا در هفت چشمه►3:6 کار زیبای یک ایرانی در اروپا در حین سفر با دوچرخه►0:46 کوهنوردان واقعی هفت چشمه►3:39 واکاوی یک معمای دوران کودکی و معلمی دانش آموزان►2:34 جواب معمای کودکی در هفت چشمه►2:10 مختصری از بهار زیبای هفت چشمه 96►2:55 از هفت چشمه تا بلوچستان با حس زبان بلوچی►7:6 تاکسی کتابخانه ای در سلیقه یک میانه ای در مرز میانه و اردبیل►11:41 جشن طبیعت به بهانه روز معلم در دبستان قنبر هفت چشمه در بهار دیررس►3:22 مسیر طوین به تجرق با سفر هیچهایکی سفر با کوله►6:39 در مسیر تکراری با طبیعت هفت چشمه به میانه►6:25 منظره زیبای دره روستای تجرق در کنارچشمه طبیعی روستا►1:52 فریاد مبارکبادروز معلم از طرف دانش آموزان دبستان قنبر هفت چشمه به معلمان ایران زمین►1:0 سردترین روز بهاری هفت چشمه در تداعی بارش برف►3:9 زیباترین و بدیع ترین نقاشی طبیعت در روستای هفت چشمه کندوان میانه آذربایجانشرقی►1:22 آبشار شر شر هفت چشمه 1 از پایاب ►2:11 آبشار شر شر هفت چشمه 5 با دید زیبا►2:13 آبشار شر شر هفت چشمه 4 از نزدیک►1:57 آبشار شر شر هفت چشمه 3باز از زاویه دیگر►2:43 آبشار شر شر هفت چشمه 2 از زاویه دیگر►1:59 آبشار شر شر هفت چشمه 1►2:46 واکاوی درد و رنج چند ساله یک جمع►15:7 دیگران کاشتند و ما خوردیم ما....►1:15 و یک اشتراک باور انسانی در گذر عمر►2:19 بهار منطقه ییلاقی و گردشگری و توریستی هفت چشمه►3:5 طبیعت بکر بهاری روستای هفت چشمه►5:45 کوچلو ترین کلاس درس روستای قزل یاتاق کندوان میانه►13:57 یک روز آفتابی بهاری هفت چشمه►3:49 بارش تگرگ روستای هفت چشمه►1:28 یک دردکهنه و خسته کننده ازیک حرکت انسانی►5:2 شاهدی از آینده در باروری یک ایده►3:31 مسیر تکراری یک نگاه خاص►6:21 غروب یک روز سرد بهاری هفت چشمه►2:22 یک روز با بچه های روستای هفت چشمه در بهار سرد►2:57 زمستان بهاری هفت چشمه►1:44 شبکه سهند،اتمام رکورد رکابزنی دور نوار مرزی ایران با چند رشته ورزشی تابستان90►0:18 خبر شبکه یک رکورد اتمام شنای تمام سدهای میانه پاییز 89►1:31 کلیپ دوچرخه سواران اقوام ایرانی با کاشت درخت►4:50 دوچرخه سواران اقوام ایرانی با نامه ای از دانش آموزان هفت چشمه در شبکه خبر بوشهر►14:37 دزفول دوچرخه سواران اقوام ایرانی با سفیری ویژه از میانه►0:45 زنجیرزنی هفت چشمه ایهای مقیم قرچک ورامین محرم 95►0:37 سینه زنی هفت چشمه ایهای مقیم قرچک ورامین محرم 95►3:49 دعای ماه محرم حسینیه هفت چشمه ایهای مقیم قرچک ورامین محرم 95►1:35 هفت چشمه ایهای مقیم قرچک ورامین محرم 95►5:1 یادی که از محرم 95 روستای هفت چشمه باقی خواهد ماند►1:9 هفت چشمه سینه زنی جوانان محرم 95►3:20 سینه زنی جوانان روستای هفت چشمه محرم 95►3:3 سینه زنی محرم 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه►5:2 سادگی و صمیمیت محرم روستای هفت چشمه 95►2:10 زنجیر زنی محرم 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه►5:1 محرم ماه و عمو افضل و هفت چشمه 95►4:25 محرم 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه►5:1 محرم 95 روستای هفت چشمه کندوان میانه (زنجیر زنی)►5:1 محرم روستای هفت چشمه 95►5:3 محرم 95 روستای طوین کندوان میانه►2:17 سرسره برفی تا پایان عید 96 ادامه دارد►2:5 کلیپ امیر میلان سایکل توریست ایرانی در اروپا یار دبستان و کمپ►2:57 مسیر طوین به هفت چشمه با یک آهنگ زیبا اسفندماه 95 با یاریگر دبستان و کمپ آقای اصغر حسن زاده►3:26 سرسره برفی با بهانه یک همایش►1:11 سرسره برفی روستای هفت چشمه اسفندماه 95►1:3 بارش برف اسفندماه هفت چشمه►1:11 مسیر طوین به هفت چشمه با آقای اصغر حسن زاده یار همیشگی دبستان قنبر و کمپ اولامای نیکان هفت چشمه اسفندماه 95►3:42 مسیر تجرق به طوین در مسیر هفت چشمه با عمو برهان اسفندماه 95►4:35 بهانه سرسره برای هدیه یک نشاط اجتماعی در روستای هفت چشمه ،دورترین و محروم ترین و سرد ترین نقطه ایران،فیلم از آقای فرزاد ولییی اسفندماه 95►0:11 سرسره یک پیر جوان در سرسره برفی روستای هفت چشمه اسفندماه 95►0:39 سرسره برفی روستای هفت چشمه اسفندماه 95►1:31 مقاومت سه ساله در انتخاب یک هدف با بی خیالی یک اجتماع نا همگون►9:55 تخم مرغهای تزئین شده عید سال 96(نقشی که باید ماندنی باشد)با یک اجرای ویژه اسفندماه 95►13:51 آخرین خاطرات عید دیگر در دبستان قنبر هفت چشمه در یاد جمعی از هموطنان بزرگواربا دانش آموزان در یک جمع صادق►7:16 زیباترین فیلم سلفی بزرگترین سرسره برفی جهان روستای هفت چشمه اسفندماه 95،فیلم از آقای فرزاد ولیی►0:49 فیلم بزرگترین سرسره برفی جهان در روستای هفت چشمه اسفندماه 95،فیلم از آقای فرزاد ولیی►0:33 بدرقه سفر با دوچرخه در امتداد رکابزنی دور دنیا تابستان 92 از شبکه سهند►2:54 عاشق رسول داودی سال 90 آچاچی (فلک و دوست و...)►16:31 خبر تلویزیونی 78 روز زندان انفرادی و شکنجه بعنوان سایکل ایرانی در کشور امارات پاییز 92 پرس تی وی►2:25 تایک هدف ویا ایده ای راکامل پیاده نکنیم.آرام و قرارنخواهیم داشت. بدلیل شرائط جوی ناپایدارمنطقه برنامه همایش ساخت بزرگترین وطولانی ترین سرسر►2:38 بعداز هفته ها بارش و بسته و باز شدن راه روستای هفت چشمه یک زیبایی بعداز چندین سال تکرار شد. این زیبایی با تولد بزرگترین و طولانی ترین سرسره بر►3:4 تولد یک زیبایی در امتداد یک راه بزرگ برای خلاقیت►1:33 سرسره برفی روستای هفت چشمه در انتظار پایداری شرایط جوی و اجرای همایش جهت زایش بزرگترین و طولانی ترین سرسره برفی جهان اسفندماه 95►5:13 هرگز از یادها نخواهد رفت►4:10 ساختن خاطرات شیرین در تراز یک گذشته در زایش دوره های زندگی با کودکان►1:40 سال سخت اهالی روستای هفت چشمه با بارش برف و کولاک و بوران نسبت به سالهای گذشته در واکاوی یک جمع با بسته شدن جاده روستا در زمان یکماه غیر ممتد ز►8:23 یک نا امیدی چند روزه برای دل شستن از سوغات توسعه زندگی مدرن در نزدیک فاصله به خدا►1:10 تلاش نافرجام یک ناوارد در یک نزاع خاص محدوده ها برای گریز از یک درگیری►4:22 شبهای زمستانی روستای هفت چشمه از نگاه یک معلم بهمن ماه 95►3:46 روستا گردی در حین بارش برف و کولاک در روستای هفت چشمه بهمن ماه 95►4:24 سرسره برفی 500 متری روستای هفت چشمه هنوز مسیرهای اصلی برای مهمانان ویژه باز نشده است عکس از آقای اصغرمیرزایی►0:21 افتتاح مسیرهای فرعی سرسره بازی توسط بچه های روستا بهمن ماه 95 فیلم از آقای اصغر میرزایی►0:24 سرسره برفی روستای هفت چشمه بهمن ماه 95 فیلم از آقای علی صفر زاده►0:30 مسیر 500 متری سرسره برفی روستای هفت چشمه این شرایط طبیعی تا اتمام تعطیلات عید 96 وجود خواهد داشت عکس از آقای علی صفر زاده►0:51 هنوز ده درصد مسیر سرسره برفی را جوانان روستا و مهمانان باز کرده اند.مابقی را برای روزهای آتی برای تقدیم به مهمانان دست نخورده گذاشته اند فیل►0:18 سرسره 500 متری روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه بهمن ماه 95 فیلم از آقای محمد میرزایی►0:18 این صحنه تداعی مرگ یک ملتی است.آنجا که توسعه همگانی و موازی صورت نگیرد خاطرات شوخ طبعی جوانان هفت چشمه در به سخره گرفتن فاصله ها باز کردن جاده►0:22 مسیر برفی هفت چشمه به طوین بعداز 12 روز بعداز باز گشایی فیلم: از آقای اصغر حسن زاده►1:55 مسیر هفت چشمه به طوین بهمن ماه 95 فیلم از: آقای اصغر حسن زاده►3:20 مرزمیانه و خلخال در یک جاده برفی،فیلم از اصغر حسن زاده►0:40 باز کردن مسیر راه روستای هفت چشمه از طرف روستای طوین اوایل بهمن ماه 95 فیلم از:آقای اصغر حسن زاده جوان فعال روستا و همراه دبستان و کمپ►1:0 مهمان عمو لطفعلی حسن زاده انتهای شمال شرقی روستای هفت چشمه در مسیر آبشار شرشر بهمن ماه 95►2:18 شبهای سرد و برفی روستای هفت چشمه در چرخش کولاک►1:8 شبهای زمستانی هفت چشمه با کولاک►0:41 زندگی در کوهستان با رنج های برف و بوران در کنار طراوت های گذشته هم نشینی هفت چشمه بهمن ماه 95►2:54 تقدیم به دلدادگان سرزمینم برف و کولاک در بالاترین نقطه امکان زندگی در فصل زمستان هفت چشمه بهمن ماه 95►5:40 یقین برکتی دیگر در هفت چشمه از بهمن ماه 95 برای تابستان 96►2:38 امتداد بارش برف در بهمن ماه هفت چشمه 95►1:27 زمستان 90 روستاگردی در هفت چشمه►1:55 ادامه بارش برف در بهمن ماه در روستای هفت چشمه►1:34 قصه مرد مهربان دبستان قنبر و کمپ اولامای نیکان هفت چشمه عمو رضاعلی جلیلی همیشه در قلب ما خواهی ماند هفت چشمه زمستان 95►5:53 خاطرات قدیم روستای هفت چشمه در نگاه یک مرد مهربان و دوست داشتنی عمو حسن صفر زاده (به زبان ترکی)►3:58 مسیر میانبر از میانه به استان اردبیل اما با جاده خاکی و عدم حس مسئولیت بزرگان در آبادانی و تلاش سرزمینمان بهمن ماه 95►2:56 درد ورنج کلاسهای چند پایه در یک تفسیر ساده و دوستانه در مسیر یک روز برفی بهمن ماه 95►10:22 فقط یک سیب فاصله در یک بهانه برای گذشته دبستان قنبر هفت چشمه►6:35 تکرار خاطرات دوران کودکی با یک مسابقه دبستان قنبر هفت چشمه►2:56 دبستان قنبر هفت چشمه مسابقه دهه فجر►2:7 جشنی که فقط از او خاطره خواهد ماند►7:15 مسیر طوین و هفت چشمه با یکی از یاران و همراهان کمپ اولا مای نیکان هفت چشمه و همایش در یک برفی و سرد بهمن ماه 95►5:45 یک پژوهش علمی با یک خاطره زیبا برای یک تحقیق►6:7 یک مهمانی ساده در یک روز برفی در دنیای کودکانه بدون پذیرایی►1:50 یک شوخی در دهه فجر در حضور مهمانان سرسره برفی هفت چشمه از طرف جوانان روستای هفت چشمه►3:18 شعر زیبای خیرمقدم به مهمانان،اصغر حسن زاده به مهمانان همایش با شوخ طبعی در معرفی هفت چشمه►2:10 یک توجیه در مهربانی یک جمع برای هدیه نشاط اجتماعی در محروم ترین و دور ترین نقطه ایران بهمن ماه 95►4:46 چالش یک صبر و بردباری در مسیر میانه به هفت چشمه بهمن ماه 95►2:38 مسیر هفت چشمه به طوین در یک روز برفی با بزرگان روستای هفت چشمه در جاده برفی بهمن ماه 95►2:43 صید خوبان یک مسیر زیبا در تمرین سرسره بازی همایش در یک روز خوب خدایی بهمن ماه 95►4:8 تمرین سرسره بازی با یاران مهربان و همراه کمپ و همایش بهمن 95►5:17 همراهی و همدردی با همکاران فرهنگی منطقه کندوان در قسمت گرمی چای در یک روز برفی►1:38 در راه آبشار شرشر روستای هفت چشمه با مهمانان کمپ و همایش بهمن ماه 95►4:12 سوگلی از یک مهربانی در یک مهمانی ساده به بهانه کمپ و همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان در روستای هفت چشمه بهمن 95►3:15 مراسم افتتاح آموزشگاه شهید حاجوی طوین با حضور مسئولین منطقه و فرماندار محترم شهرستان میانه بهمن ماه 95►10:33 تکرار زیباییهای مسیر آبشار شرشر هفت چشمه در ارتفاع 2000 به بالا با مهمانان زنجانی همایش و کمپ اولامای نیکان هفت چشمه بهمن ماه 95►5:16 مرد مهربان قصه های هفت چشمه،که همیشه در تلاش هست.مصاحبه خودمانی با عمو افضل روفی و مرد زحمت کش روستای هفت چشمه و یار دبستان و کمپ اولامای نیکا►13:17 افتتاح آموزشگاه شهید حاجوی طوین با تلاش رئیس اداره آموزش و پرورش کندوان و مسئولین منطقه و فرماندار محترم میانه بهمن ماه 95►4:51 استنباط شخصی از عقل و اختیار در گذر زمان پس از عمری تجربه وتلاش وچالش وکنکاش در حول و حوش آن و ثمره درک تجربی به دور از استدلال های فلسفی۰۰۰►3:7 حس نگاه زیبا به دنیا در واکاوی ذات انسانی اثر شاعر توانا هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی)►3:28 بارش برف در هفت چشمه در سال 90،مهربان باشیم و با گذشت.تا این برکتها امتداد پیدا کند.با تشکر از آقا محمدرضا►0:49 مردان بزرگ سرزمین من،دوستتان دارم►4:4 من هستم.اما اون نیستم►2:29 مستندی کوتاه از زندگی فرناز اسماعیل زاده حامی دبستان قنبر هفت چشمه و کمپ اولامای نیکان►10:59 فیلم مسیر میانه به شهر ترک بخش کندوان در ادامه راه روستای هفت چشمه حهت برگزاری همایش►5:54 بین الحرمین- کربلای معلی در سفر با دوچرخه به عراق آبانماه 95►4:9 مردان مثالی سرزمینی در یاد خاطره ها جایی که هستند و زمانی را با جمعی ساخته اند.تا بماند►5:50 تکرار یک ایستادگی تکرار مسیر یک باور تکرار یک سکوت جایی که سکوتی در فریادی هم صدا می شود►8:19 قصه های از جنس کوهستان همسفری از یک همدردی►2:23 هستیم تا بسازیم هستیم که در حرکت باشیم هستیم که بنوازیم زیباییهای عشق انسانی در تلاطم محدودیتها►3:25 فریاد در رسیدن به هدفی در وا خواهی یک حس انسانی در کجی مسیر زمان اثر شاعر توانا و دلداده و شیدا هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی)►3:35 چتری که آرام بر سایه ای هدیه ای از مهر انسانی تداعی می کند. مرگی که آرام خود یک ساز کوهستانی را تداعی می کند►4:38 یک روز از هزاران روز یک درد یک رنج یک ماندگی از چرخش رنج کهنه کلاس چند پایه►11:33 یک روز بلند در آوای مسیری خسته کننده جایی که دلی خواهد لرزید►2:19 تقدیم به خانم تارا فرمانروا هر گز این زیبایی محو نخواهد شد تا در حساب انسانی راهی مسدود شود►13:15 حتما رکورد چنینی خواهیم زد،همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان 12 تا 16 بهمن ماه 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه آذربایجانشرقی►5:28 تمرین برای همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان 12 تا 16 بهمن ماه 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه آذربایجانشرقی►3:54 آماده سازی سرسره و تمرین برای همایش ساخت بزرگترین سره سره برفی جهان 12 تا 16 بهمن ماه 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه آذربایجانشرقی►6:28 غم انگیز ترین ابراز همدردی در یک تلاش اجتماعی از دور ترین و محرومترین نقطه ایران پلاسکو رمانتیک به دنیا آمد و غمگینانه ملتی را در غم فرو برد د►9:0 ملک تاتجرق در یک روز دیگر اینبار فقط برای همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان 12 بهمن ماه 95►4:29 یک دل بزرگ در نت صدای زیر و کوهستان تقدیر از خانواده آقای خسرو عبدالهی ►5:49 یک دل بزرگ در نت صدای زیر و کوهستان تقدیر از خانواده آقای خسرو عبدالهی►3:24 یک شب شب برفی هفت چشمه►2:38 تلاش برای استفاده حداقلی ازامکانات جایی که گوشی تلفن به زور آنتن می دهد►4:7 ساعاتی مهمان نظاره گری دستان کوچک در قنوت یک دعا►6:58 هر که جای خود آرام گرفته است الا این فرزند مظلوم پدر چند پایه را می گویم►12:32 بهداشت دهان و دندان بچه ها در یک روز زمستانی نگاه ویژه عمو افضل سلیمی بهداشتیار منطقه به دبستان قنبر هفت چشمه►8:1 هنرمندانی که بی هنرند اما همچنان باهنرند تقدیر از خانم قربانیان و خانم پور بهروز و خانم نوشین و دیگر عزیزان همراه دبستان و کمپ اولا مای نیکان►5:16 و یک همراه در مرزهای تلاش با راستین اندامان کوچک►13:14 تابلوهای زیبای یک عشق ابدی در کلاس درس در تقدیس بهانه خلقت در یک هنر در فانتزی ترین تلاش انسانی►8:17 یک جمع خودمانی با حذف تفاوتهای سنی►0:57 یک راه دراز در واکاوی یک برنامه ریزی نادرست►2:40 ارزش نهادن به بزرگان سرزمینی یعنی ساختن فرهنگ زیبای حرمت انسانی دوستت داریم یک کپ و گفت و مو با عمو گل آقای هفت چشمه به زبان ترکی در یاد آوری خ►5:42 حساب دفتری نداریم اما بده و بستانهای ما بوی مهر خدایی دارد استاد افتخار و مسیر هفت چشمه در یاد آقای بابک پزشکی در مرور خاطرات همراهان رویایی ►2:23 زمان در تغییر است بعضی قصه ها مقطعی است اما بعضی قصه ها ماندنی تر►2:42 یک قصه یا یک افسانه بود تاریخ جواب خواهد داد►8:20 حقیقتهای یک انتخاب در دور ترین و محرومترین نقطه ایران ظاهرا در یک منطقه بر خوردار►3:16 عرفان جان حلال کنی بزرگ شدی این درس زندگی را خوب خواهی آموخت►2:32 شبهای روستای هفت چشمه سکوت و بیصدا در یک روز برفی►2:7 نمایش کوچلو با دلهای کوچلو و صاف و صادق یک گوشه ای فراموش شده از سرزمینمان کاش می شد اینجوری بود►10:50 ماهیگیری تو کلاس درس کنایه به یادگیری ماهی گرفتن►3:32 یکی برین دیگری جحیم کس نمی داند نه آن خواهم نه به آن دلبسته ام میزبان خود را به سلیقه انتخاب کرده ام►3:35 تلاش خواهیم کرد.نامتان ماندگار بماند.دوستتان داریم►14:3 خاطره ای که تلخی آن پایه های ستون اجتماعی را به لرزه در خواهد آورد►8:14 افقی از نگاه زیبای یک کوهنورد هدیه هر ساله خانم فرشته احمدیان فر به دانش آموزان دبستان قنبر هفت چشمه►4:34 مطرب بشکن تار و پودت اینجا دلخوشی نیست کسی را حال و هوای خندیدن نیست►4:49 یک رویای بی خیالی،در جایی که خریدارش حوصله چک و چانه زدن را ریشخندی بیش نمی داند►5:1 یا اجتماع خوب ،یک جمع انسانی معنا پیدا می کند.پیدا کردن چنین جمعی در جهان سوم یک رویاست►5:1 آنچه که می ماند.و ماندنش با مهر انسانی همیشگی می شود. دیدن این فیلم برای 100 سال به بالا توصیه می شود►4:59 سکوت مطلق برای تجدید قوا در مسیر نو،اوج بلندی و سکوت مطلق و آرامبخش و مأمن دلهای بزرگ سه سال زندگی در کوهستان،حداقل ارتفاع برای زندگی►3:19 یک جمع مسافر در یک راه سرد و کوهستانی►4:22 اکبرآباد به زرج آباد در یک روز سرد و برفی با نیسان 10 کیلومتر►2:8 ترس ایجاب می کند►3:44 8 کیلومتر کوهنوردی در اوج بلندیهای شهر میانه در یک روز برفی و سرد همراه با کولاک در ابراز همدردی با رنج های زندگی هم وطنان در کوهستان حرکت از ر►3:29 هفت چشمه به اکبر آباد در یک روز برفی و سرد زمستان 95►1:17 ابراز همدردی با اهالی مناطق کوهستانی در یک روز برفی,پیاده روی از هفت چشمه به روستای اکبر آباد►3:3 مسیر منتخب ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان،در روستای هفت چشمه 12 تا 16 بهمن ماه 95 روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه►2:24 ماجراجویی در دره های شیب دار و برفی روستای هفت چشمه فقط برای افتخار معرفی آبشار شرشر این روستا کوهنوردان و دوستداران واقعی طبیعت و...فقط ببین►4:38 فرصت سفر مطمئن را در برف و کولاک و سرما را در کمپ اولا مای نیکان هفت چشمه تجربه کنید مسیرروستای هفت چشمه به روستای اکبر آباد►1:9 بار سفر را خود به سلیقه بسته ام،تکرار روزهای بی بدیل لطف خداوندی در سکوت و سکون چرخش خیالی چرخ روزگار در مسیر هفت چشمه به میانه►7:0 ماجرا جویی با جوانان روستای هفت چشمه با امکانات معمولی در یک روز برفی و سرد و همراه با کولاک مابین روستای هفت چشمه و اکبر آباد در مسیر 8 کیلومت►3:15 واقعیتها چیز دیگری است.خواب و چشم بستن ،تیشه بر باورهای اجتماعی است►5:50 بی خیال دنیا بی خیال غصه ها یک دنیا شادی را هدیه خواهیم داد خدای ما خدای مهربانی هاست►1:5 شما هم دعوتید 12 تا 16 بهمن ماه 95 همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان با برنامه های متنوع نقدا مقدم هموطنان عزیز را گرامی میداریم►6:56 یک ابراز همدردی در شوخی با یک میزبان روستای هفت چشمه در آبشار شرشر این روستا►0:26 زیباترین و بکرترین آبشار ایران روستای هفت چشمه کندوان میانه آذربایجانشرقی کمپ اولا مای نیکان هفت چشمه مجانا در خدمت تمام هم وطنان►1:44 همایش ساخت بزرگترین سرسره برفی جهان در روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه 12 بهمن ماه تا 16 بهمن 95►3:4 بگو با صدای الله اکبر انسانیت حد و مرز نمی شناسد تقدیر از خانواده شهید عبادی و خانواده محترم پناهی در همراهی همیشگی دبستان قنبر هفت چشمه از ت►8:30 هر قصه حتما یک پادشاهی دارد.این قصه هرگز از یادها محو نخواهدشد►4:11 خلیج فارس اسطوره آزاده گی یک ملت در شعر آقای هوشنگ قره داغی ( میانا مجنونی)►3:42 مقام جان اثر توانای شاعر میانه ای آقای هوشنگ قره داغی(میانا مجنونی)►6:28 شیطان می تازد(شیطان چاپیر)اثر شاعر توانا هوشنگ قره داغی►3:33 تراژدی غم انگیز آخرین فرصتهای نفس یک انسان در تلاطم عمر چندین ساله با تلاش و کوشش در آخرین ماموریت نفس انسانی در تردد سه ساله این مسیربعنوان ►3:38 نگاهی به تاریخی که در گذر زمان محو می شود.اما در این بین فقط نشانه و یادی از صداقت و مهربانی می ماند.اثر شاعر توانای آذربایجان هوشنگ قره داغی م►3:45 فریاد نهایت دردمندی در فهم و شعورزندگی اثر شاعر توانا میانامجنونی هوشنگ قره داغی به زبان ترکی►1:31 تعریف نمای اجتماع با ساختار فردی در تعریف انسانی در ذات نگاه به پدیده و حرکتهای جمعی از هوشنگ قره داغی میانا مجنونی شاعر بزرگ آذری به زبان تر►1:46 یک خاطره ناب از دو عاشق در اوج بلندی دماوند،در ادامه صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند تابستان 95،قبلا بابت بعضی از جملات و تن صدا از ►5:2 کربلای معلی،دعای اربعین در یاد تمام عزیزان بخصوص یاران و خیرین دبستان قنبر هفت چشمه و کمپ اولا مای نیکان هفت چشمه در سفر با دوچرخه به عراق►3:29 پارک دانشجو تهران،گلایه ها و گزارش صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند تابستان 95 به نفع بازسازی دبستان قنبر هفت چشمه به همراهی دوستان►5:2 قرابت خاک قافلانکوه و دماوند بعداز صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند در همراهی کوچلوترین دوستدار سایکل توریستهای جهان تابستان 95 در►1:34 یک درد کهنه در راز یک هدف►11:18 هنرهای زیبای دبستان قنبر هفت چشمه با دستان زیبا►5:1 اجازه عجله دارم زمستان 95 هفت چشمه►2:35 واگاوی فرصت عمر در چالشها اثر شاعر توانا هوشنگ قره داغی میانا مجنونی به زبان ترکی►1:54 تبریک عید غدیر در رقص کلمات شاعر توانا هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی►1:47 آچاچی،نگاه به خاطرات انسانهای مثالی در سرزمین خاطرات نسلی ،شاعر توانا هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی) به زبان ترکی►3:51 نجوای دلهای پاک با نیم نگاه به طراوت و شادابی گذشته از شاعر توانای میانه و آچاچی(هوشنگ قره داغی )میانا مجنونی به زبان ترکی►2:33 نگاه به خاطرات و سنتها و اتفاقاتی که با مهر و مهربانی همیشه جاوید خواهد ماند.اثر شاعر دردمند هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی) به زبان ترکی►6:24 مردان برزگ سرزمین من،سید بطحایی یار دیگر دبستان دبستان قنیر هفت چشمه و کمپ اولامای نیکان هفت چشمه►3:28 کنایه به فروتنی در بازی یک اتفاق اثر میانا مجنونی،شاعرنام آوازه عاشقان،هوشنگ قره داغی به زبان فارسی►2:51 راز خلقت اثر شاعر توانا ،هوشنگ قره داغی (میانا مجنونی►3:56 قصه خلق و خوی انسانی و کنشهای زور و تعادلها در اثر میانا مجنونی(هوشنگ قره داغی)►3:43 زیبایی نگاه شاعر توانایی میانه ای میانا مجنونی (هوشنگ قره داغی)به جدال با روزگار به زبان ترکی►1:46 بخت سمتکار هدیه از میانا مجنونی ،هوشنگ قره داغی هدیه به برادرش►2:11 یورالدیخ اثر زیبا از میانا مجنونی►2:15 یک یاداز مجمع خیرین استان در کندوان►8:50 کلیپ زیبای فیلم نارگیله (کارگردان احسان غلامیان تابستان 95)►2:11 حاجی آباد رکابزنی همایش ملی خلیج فارس اردیبهشت ماه 95►0:40 کلیپ زیبای فیلم نارگیله 1از آقای احسان غلامیان به زبان ترکی در شهر میانه►1:1 ادامه صعود به دماوند بعداز رسیدن به بارگاه سوم و ریکاوری در شهر رینه►1:19 رضا حاج احمدی با دختر مهربانش در برگشت ازصعود به دماوند با دوچرخه های سایکل توریستی►2:8 برادران مهربان هشترودی در صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند►1:19 گفتگوی صمیمی با ناصر صمدی شهروند بومهنی بعداز صعود با دوچرخه های سایکا توریستی به دماوند►1:12 شوخی در چند قدمی مرگ برای چندمین باردرصعود با دوچرخه سایکل توریستی به دماوند►0:41 رکابزنی در دماوند و یک شوخی دوستانه►0:36 شوخی با کوهنوردان و دوچرخه سواری سایکل توریستی در دماوند►0:32 کاشت درخت در نماد سایکل توریستهای جهان در شهر میانه در امتداد یک کار خیر►2:40 حسین قره داغی معلم و شاعر و نویسنده و رکوردار ایران(برنامه ماه عسل)►8:54 یک مصاحبه غم انگیز ولی امیدوار►9:3 رکابزنی کشور آذربایجان،نوه صمد ویگو(فروغی) با دیکلمه های زیبا به زبان ترکی►1:46 نخ کشی نمادین سه کشور،آذربایجان با یک مصاحبه قبستان►4:2 مصاحبه با ریزعلی فداکار قهرمان ملی قصه های نه چندان دور میانه قسمت دوم►4:28 مصاحبه با ریزعلی فداکار قهرمان ملی قصه های نه چندان دور میانه قسمت اول►10:7 یک روز اینجا نیفتی►2:37 عقابی که در میانه شهر آچاچی متولد شد►6:12 مسابقه طناب کشی داغچی لر برنامه سی از نگاه دوربین یک همنورد►1:21 داغچی لار برنامه سی از نگاه یک مهمان►0:58 طغیان رودخانه ناووگ سراوان زمستان 94►0:14 دفاع از معلمان ازطرف یک نامزد انتخاباتی►2:51 ماندگاران،آچاچی با شعر آراز►2:49 تگرگ آوین و خسارت به باغداران 91►0:53 تریاک و قصه هایش از سروده های استاد هوشنگ قره داغی►9:29 نماد فرهنگ یک منطقه برای انتخابات 5►1:45 نماد فرهنگ یک منطقه برای انتخابات 4►1:57 نماد فرهنگ یک منطقه برای انتخابات 3►3:24 نماد فرهنگ یک منطقه برای انتخابات 2►0:4 نماد فرهنگ یک منطقه برای انتخابات►1:20 تخلفات انتخاباتی به چه بهایی►0:2 بهمن ماه با شادیهای دبستان قنبر هفت چشمه و خاطراتش►7:19 گرگ در قصه های مردم روستای هفت چشمه از زبان یک دانش آموز►2:4 ریزش بهمن در مسیر تجرق به طوین در پیچ ذاکر کندی و بسته شدن جاده خاکی این مسیر►1:40 مسابقه ماست خوری دهه فجر دبستان قنبر هفت چشمه►0:40 جشن بهمن در دبستان قنبر هفت چشمه►1:42 ای ایران ای مرز پر گهر،دهه فجربا اجرای گروهی دانش آموزان دبستان قنبر هفت چشمه►1:0 سرود ملی از نمای دیگر دبستان قنبر هفت چشمه جشن دهه فجر►1:10 سرود جمهوری اسلامی با دهه فجر در دبستان قنبر هفت چشمه►0:53 جدال مرگ زندگی مردم هفت چشمه با جاده برفی و کولاک و...برای زنده ماندن►4:51 جاده برفی روستای هفت چشمه ►2:46 بارش برف بیسابقه چند ساله در روستای هفت چشمه►8:21 غروب زیبای روستای هفت چشمه از روی دیوار مدرسه►7:54 کلیپ کوتاه صدای برف در دبستان قنبر هفت چشمه►1:36 هفتم دیماه و روز برفی هفت چشمه►0:46 یک روز سرد و برفی روستای هفت چشمه دیماه 94►2:15 سرسره برفی دیماه دبستان قنبر هفت چشمه►2:36 جایی که از هفت چشمه با تلگرام اطلاع رسانی می شد►0:45 نگاهی گذرا به حاج یوسفلو و جاده زیبایش زمستان 94►3:57 تمرین روان خوانی قرآن پایه اول دبستان قنبر هفت چشمه►1:24 یک روز برفی دیماه دبستان قنبر هفت چشمه 94►4:4 نی باغی با یک سلام کوچک►3:56 وارنیش ترابی دانش آموزان قنبر هفت چشمه خانه بهداشت طوین►4:15 لاله های زینبیه،آماده سازی آهنگ لاله های زینبیه توسط هنرمندان میانه ای►2:5 به بهانه در گذشت کهنسال ترین مدرس قرآنی در آچاچی►4:49 صبور و بردبار تا آخرین لحظه در دبستان قنبر هفت چشمه►4:14 قصه شیرین تلخی راه دبستان قنبر هفت چشمه►3:40 ماراتن یک اراده جمعی در دبستان قنبر هفت چشمه►11:2 مسیر هفت چشمه به طوین در یک روز برفی و شبانه►7:5 یک شب در کوچه پس کوچه های هفت چشمه 94►3:54 شبهای برفی هفت چشمه 94►2:6 قره قیه روستایی با خاک سرخ در کندوان میانه►4:42 آماده برای ساخت بزرگترین سرسره سنتی جهان و دنیای آدم برفی 15 و 16 بهمن ماه 94►5:24 آماده برای ساخت بزرگترین سرسره سنتی جهان و دنیای آدم برفی 15 و 16 بهمن ماه 94►2:53 آماده برای ساخت بزرگترین سرسره سنتی جهان و دنیای آدم برفی 15 و 16 بهمن ماه 94►6:54 فیلم آبشار شر شر هفت چشمه زمستان 93►1:8 یک مصاحبه با بچه های تهران مهمان دبستان قنبر هفت چشمه►1:51 فیلم خط پایان رکابزنی نمادین از تجرق تا طوین برای رسیدن به هفت چشمه همایش بزرگ سراسری سایکل توریستها و دوچرخه سواران در روستای هفت چشمه►1:3 یک مداح سنتی از هفت چشمه►3:13 یک مداح سنتی از هفت چشمه►1:17 یک مداح سنتی از هفت چشمه►0:29 یک مداح سنتی از هفت چشمه►2:32 یک مداح سنتی از هفت چشمه►0:47 یک مداح سنتی از هفت چشمه►0:51 یک روز برفی میانه نهم دی ماه 94►3:46 میزبانی از سایکل توریستها و گروههای ورزشی و گردشگری در روستای هفت چشمه و هم وطنان ►13:5 میزبانی از سایکل توریستها و گروههای ورزشی و گردشگری در روستای هفت چشمه و هم وطنان ►5:28 فیلم مهمانان چند سال پیش و یاد آوری خاطرات دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►14:18 فیلم اتاق چند منظوره دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►6:59 فیلم حمام و دستشویی دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►4:26 فیلم سالن دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►6:52 فیلم کلاس درس دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►7:29 فیلم سایت دبستان قنبر هفت چشمه و تکمیل آن با کمک خیرین اردیبهشت ماه 94►5:33 همایش بزرگ سراسری سایکل توریستها و دوچرخه سواران در روستای هفت چشمه►0:53 همایش بزرگ سراسری سایکل توریستها و دوچرخه سواران در روستای هفت چشمه►1:12 طوین به میانه با همکاران در یک روز برفی►4:7 مرور خاطرات سایکل توریستها در جاده برفی هفت چشمه به طوین►4:15 جاده برفی هفت چشمه به طوین و درد دل►4:48 یک شب مهمانی در هفت چشمه►4:1 خاطرات کرسی ،بازمانده از قدیم در هفت چشمه►1:17 شبهای برفی و زمستانی هفت چشمه►2:57 آبشار شرشر هفت چشمه از نگاه یک سایکل توریست مهمان►0:26 آبشار شرشر هفت چشمه در همایش از نگاه یک قهرمان ایران►0:13 فیلم آبشار شرشر هفت چشمه از دوربین قهرمان پیشکسوت دوچرخه سواری از همایش سراسری سایکل توریستهای ایران در هفت چشمه►2:50 رسیدن به هفت چشمه در فصل سرد کار ساده ای نیست►1:53 یک روز برفی دیگر برای رفتن به هفت چشمه►4:58 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►11:17 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►4:50 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►5:24 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►3:32 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►5:1 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►7:28 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►2:33 هیئت رزمندگان اسلام منزل حاج حسین ابوالقاسم زاده نوزدهم آذرماه 94►3:54 یال قشلاقی تا سه راهی خناوند به طرف میانه همایش سراسری و بزرگ سایکل توریستهای ایران در روستای هفت چشمه آذرماه 94►5:56 دره حاج یوسفلو تا تجره در جاده برفی همایش سایکل توریستهای ایران در روستای هفت چشمه آذرماه 94►6:4 طوین تا تجرق در یک روز برفی جهت همایش ساسکل توریستهای ایران 25 آذرماه 94 روستای هفت چشمه►7:39 هفت چشمه به طوین جهت همایش سایکل توریستهای ایران در روستای هفت چشمه آذرماه 94►10:4 طوین تا هفت چشمه در یک روز برفی جهت همایش ساسکل توریستهای ایران 25 آذرماه 94 روستای هفت چشمه►2:1 تجرق تا هفت چشمه جهت همایش سراسری و بزرگ سایکل توریستهای ایران در هفت چشمه 25 آذرماه 94►2:21 تجرق برای رسیدن به هفت چشمه در یک روز برفی و کولاک جهت همایش سایکل توریستهای ایران در روستای هفت چشمه►6:21 مسیر ملک تا تجرق جهت همایش سایکل توریستهای ایران در هفت چشمه►7:2 رکورد ظرفیت دوچرخه و یدک آبی جهان تابستان 93 سد آیدوغموش►1:49 حقیقتی شبیه افسانه از شبکه سهند 14 رکورد در 14 ماه►0:25 حقیقتی شبیه افسانه از شبکه سهند 14 رکورد در 14 ماه►3:20 مصاحبه شبکه سهند در برنامه حقیقتی شبیه افسانه با 14 رکورد ورزشی ام►3:43 دعابرای سلامتی دوباره خاله نداخیر همیشگی دبستان قنبرهفت چشمه►2:6 تشکر ودعا برای خیرین(تجهیز سایت دبستان قنبر هفت چشمه)►4:23 آموزش قرآن و یادی از گذشته مدرسه قنبر هفت چشمه►4:14 مهمان ویژه برای آموزش قران در دبستان قنبر هفت چشمه►2:34 خانم دکتر،دانش آموز جدید دبستان قنبر هفت چشمه►0:48 طنازی چند ساله جاده خاکی روستای تجرق تا خلخال در میانه►2:43 جاده خاکی که هنوز چهره خوبی ندارد►4:37 گورستان سیب باغهای آسیب دیده منطقه کندوان میانه►3:26 عرفان و شعرهایش►2:44 شعر عرفان پاییز 94►1:20 عرفان و با شعر پلیس►0:31 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93 6►9:59 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93►6:27 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93 4►5:36 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93 3►8:41 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93 2►7:41 محرم روستای هفت چشمه پاییز 93►6:6 قلم(در سیر تاریخ و رقص آن)►4:33 مادر(بهانه یک نفس برای زنده ماندن)►2:52 آرزوهای کودکی►2:24 از سیاهی به روشنایی►2:29 زندایی 2►3:25 همدم چوپانی►3:12 قصه استاد►3:33 مانده در راه►0:23 یادگار نسل برتر►1:58 مرگ►0:43 محفل►2:52 خندان و شاداب►0:47 زندانبان►2:17 خاک►1:55 شورش دل►0:30 اما و اگرم►0:43 همان صفرم►2:54 همین بس►3:12 کفر►0:42 عقل►2:6 زندایی►4:16 دزد►1:14 تکه(نگاه مایوس کننده به روابط اجتماعی موجود)►1:24 رسم(رسم فرهنگ بد ارزش گذاری وجود انسانها در زمان حال)►3:9 پچ پچ(خاطرات مشترک همه در پشت میز و نیمکت و مدرسه)►3:57 نجوی(درد و رنج نگاه جهان سومی به مدارس چند پایه)►2:30 فیلم استارت سفر در دومین مرحله سفر به دور دنیا شبکه سهند تبریز به زبان ترکی►2:51 شنای سد آویلیق تابستان 89►10:44 فیلم گلایه دو استقامتی 55 کیلومتری از ترکمانچای تا میانه بهمن 89►9:16 دو سرعتی 12 کیلومتری از میانه تا آچاچی 89►15:44 با سفیر اولین دوچرخه آبی جهان با بطری های خالی آب معدنی در سد آیدوغموش►1:1 سوچی و سفیر دوچرخه و یدک آبی در سد آیدوغموش►2:8 تجلیل کوهنوردان میانه در گچلیک با رکورد شنای تمام سدهای میانه 89►11:44 مصاحبه دو استقامتی از حرم تا حرم از کندوان تا میانه 89►14:17 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 خرمشهر تا شلمچه►6:25 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 پلدختر تا اندیمشک►10:14 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 تنگه مرصاد►10:42 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 قیدار تا کبودر آهنگ►2:31 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 کرمانشاه تا اسلام آباد►6:47 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 میانه تا آچاچی►9:26 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 آچاچی تا زنجان►14:3 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 مصاحبه►6:0 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 پلدختر تا اندیمشک►2:3 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 خرمشهر►8:51 رنگ آمیزی با دوچرخه به طول 1800 کیلومتر عید 90 اهواز►0:48 تابستان 92 کوهنوردان میانه 3►3:13 تابستان 92 کوهنوردان میانه 2►0:55 تابستان 92 کوهنوردان میانه►1:26 دوستان سایکل توریست فرانسوی مهر ماه 91►2:19 عرفان شاگرد عمو بنجامین سایکل توریست انگلیسی میانه 92►5:3 بنجامین اسمیت با ساز دهنی 92 سایکل توریست انگلیسی►1:37 بنجامین اسمیت سایکل توریست انگلیسی و ساز دهنی و سجاد با فلوت آذرماه 92►1:49 روبن سایکل توریست فرانسوی زننده اسپویز درام 92 میانه►2:5 پنجم محرم 88 افتتاح حسینه هیئت رزمندگان اسلام میانه قسمت دوم►11:38 پنجم محرم 88 افتتاح حسینه تازه ساز هیئت رزمندگان اسلام میانه►14:1 روستای طارون بازدید علمی دانش آموزان از نانوایی روستان 92►4:47 ساخت فیلم مستند خبری از شکنجه ام در امارات بعنوان سایکل توریست توسط آقای رنگساز طارون زمستان 92 دوماه بعداز آزادی►0:20 دفاع از روش دیجیتالی کتب درسی روستای سنقر آباد 89►16:51 محرم روستای هفت چشمه 93►16:50 روستای حاج یوسفلو 88 با یک بحث چالش►17:47 جاده خطرناک حصار میدانداغی 88 قسمت سیم►2:18 جاده حصار میدانداغی 88 قسمت دوم►8:22 جاده خطرناک حصار میدانداغی زمستان 88►2:40 روستای ملک 88 با یک بحث چالش►10:15 روستای طوین سال 88 با یک بحث چالشی►3:40 روستای هفت چشمه زمستان 88 با بحث یک چالش►17:44 روستای طارون آشنایی با یک کشاورز زحمت کش►3:41 عرفان و شکستن دستش و گچ گیری►0:7 عرفان و شکستن دستش►2:39 رکابزنی کشور آذربایجان تابستان 91 مهمان خانواده ای در باکو►1:23 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 ملاشیه مهمان عشایر عرب►1:6 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 پذیرایی ویژه با قهوه در خوزستان►1:36 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 یادی از رنگ آمیزی با دوچرخه شش ماه قبل از این حرکت►0:59 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 از کیش تا چارک►2:9 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 خروج از کیش بطرف بندر چارک►3:59 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 دور کیش با دوچرخه2►4:20 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 بازار کیش►0:26 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 دور کیش با دوچرخه►5:9 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 نزدیک بندرلنگه در حاشیه خلیج فارس►1:47 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 سوران تا زابلی و سرباز►2:18 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 سوران و محمد►0:22 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 سوران►0:9 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 کوچه پس کوچه های سوران►0:21 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90روستای شک بند سیب سوارن►0:31 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 گل فشان تنگ ►3:20 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 منطقه توریستی گل فشان تنگ کنارک چابهار►2:42 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 طوفان مسیر جگیکور و به نیکشهر►0:43 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 جگیکور یک صحنه زیبا از خوردن کارتن بزها►2:40 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 شهر زابلی سراوان سیستان و بلوچستان►0:54 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 شهر سیب سوران سیستان و بلوچستان►0:58 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 شهر سراوان سیستان و بلوچستان►0:49 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 روستای دزک سراوان►0:41 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 صعود به تفتان►2:39 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 اولین ایرانی تا پای تفتان با دوچرخه و صعود به آن►4:51 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 یک شب در نیر►1:28 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 دوچرخه سواران حرفه ای اردبیل►1:37 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 بدوچرخه سواران حرفه ای اردبیل►4:32 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 بپل تاریخی اردبیل►0:20 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 شهر نمین اردبیل►0:58 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 آجر پزی نزدیک نمین►1:51 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 تونل حیران►2:1 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 تونل حیران اردبیل به آستارا►2:34 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 گردنه حیران و آش►1:7 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 گردنه حیران مهمان یک هم وطن►1:35 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 بخش کندوان ،ترک►1:35 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 سیدلر میانه تا نیر در مسیر خاص►1:47 خاطره بد عرفان خردادماه 94 روستای هفت چشمه►0:32 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 مصاحبه با یک هم نورد 2►0:23 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 مصاحبه با یک هم نورد اردبیلی►2:33 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 مصاحبه با یک جوان از روستای آرموداغ میانه►2:13 رکابزنی دور نوارمرزی ایران تابستان 90 مهمان یک هموطن آرموداغ به نیر►1:25 رکابزنی دور نوار مرزی ایران تابستان 90 اردبیل،مهمان محفل رفتگران مهربان►4:13 یک مصاحبه میانه تا تبریز با دوچرخه►2:44 پارک خاقانی و یک مهربانی میانه تا تبریز با دوچرخه 89►1:55 با توریستها میانه تا تبریز با دوچرخه تابستان 89 ►0:39 میانه تا تبریز با دوچرخه ،یادی از خسته قاسم►1:53 رکابزنی تا تبریز شهریور 89 گلزار شهدای میانه►0:15 جسارتی که به واقعیت نپیوست(رکورد شنای تمام سدهای میانه تابستان و پاییز 89)►12:4 اراده ای که آب شد.تا شنای دریای خزر و خلیج برایش یک رویا باشد►10:16 خبر برون مرزی پرس تی وی ایران در مورد شکنجه ام زمستان 92 در کشور امارات متحده عربی حین رکابزنی این کشور به جرم واهی جاسوسی روستای طارون میانه►2:26 سرسره طبیعی هفت چشمه تعطیلات عید 93►5:28 نامه دانش آموزان دبستان قنبرروستای هفت چشمه کندوان میانه به خلیج فارس در برنامه زنده شو نشینی شبکه بوشهر اردیبهشت 94 رکابزنی اقوام ایرانی بر►2:53 کلیپ دیکر 14 رکورد در 14 ماه بعنوان اولین ایرانی با آهنگ یار دبستانی►3:45 شبکه یک اتمام رکود شنای تمام سدهای میانه پاییز 89 سد آیدوغموش بطول 8 کیلومتر►1:23 شبکه سهند و اتمام رکورد شنای تمام سدهای میانه پاییز 89 سد آیدغموش بطول 8 کیلومتر►2:18 یک کلیپ زیبا از فعالیتهای ورزشی ام با آهنگ زیبای وطنم►3:54 همایش مدیر آموزگاران میانه 87 و ارائه مقاله و شعر نجوی►12:0 تست اولیه سفیر اولین دوچرخه آبی جهان با بطری های خالی آب معدنی در استخر آبشار آچاچی►0:56 شعر همان صفرم از خودم 87 به زبان فارسی►3:50 مستند زیبا از سنگهای گلی آتشفشانی درروستای بیشمنت کنارک(سیستات و بلوچستان)►10:20 شعر عشق از استادم و برادر عزیزم هوشنگ قره داغی به زبان ترکی►2:28 شعر دنیا از استاد و برادر عزیزم هوشنگ قره داغی به زبان ترکی►3:42 شعر آنام لای لای از استاد و برادر عزیزم هوشنگ قره داغی به زبان ترکی►2:50 شعر زندایی و دایی از استاد و برادر عزیزم هوشنگ قره داغی به زبان ترکی►8:13 انجماد فکرم از استاد و برادر عزیزم هوشنگ قره داغی►1:41 شعر آچاچی از استادم هوشنگ قره داغی►8:2 رکابزنی حداقل نوار مرزی ایران تابستان 90 شبکه سهند آذربایجانشرقی►0:19 رکابزنی حداقل نوار مرزی ایران تابستان 90 شبکه هامون سیستان و بلوچستان►0:34 رکابزنی حداقل نوار مرزی ایران تابستان 90 شبکه خبر آبادان►1:9 اولین دوچرخه و یدک آبی جهان سد آیدوغموش تابستان 93 ساخته شده در میانه و تست آن►1:54 ایده ای که میانه به آن پشت کرد(اولین دوچرخه و یدک آبی جهان با بطریهای خالی آب معدنی،تهران پارک المهدی تابستان 91)►3:34 سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (1)