فهمیده ای از ترکمنچای : شهید علیرضا رهبری
متولد 1346 حدوداً شانزده سالگی به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام شده. تاریخ شهادت 1362.
مادر شهید : گفتم من راضی نیستم، تو چطور بدون رضایت من خواهی رفت؟
شهید علیرضا رهبری : مادر! من هم به این موضوع فکر کرده بودم. برای همین نامه ای به امام نوشتم و از او پرسیدم که تکلیف چیست؟ امام در پاسخ نوشته اند که در وقت اضطرار جبهه ها، اجازه والدین لازم نیست.
.JPG)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.JPG)
منبع (روی لینک کلیک کنید):
کتاب فهمیده های آذربایجان (جلد دوم)
به اهتمام جلال شمع سوزان
کاری از بسیج دانش آموزی آذربایجان شرقی
چاپ اول پاییز 1380
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
هم روستایی و فامیل دور ما بود
ای شهر شهید پرور من
با نعش برادرم چه كردی
وی داغ نهاده بردل من با سیلی مادرم چه كردی
ای شهر شهید پرور من
جولانگه فسق بد حجابی
آیا تو هنوز همچو دیروز پابند
به نسل انقلابی ای
شهر شهید پرور من
خاموشی تو ز انغعال است
از بازوی خود بریده بهتر
دستی كه به گردنی و بال است
ای چلچله های پر شكسته ای
آنكه زعش پر گرفتید
در وسعت آسمان سبكبال سرداده
سرداده ره سفر گرفتید
یوسف صفتان مصر غربت
كنعان به شما نیاز دارد
تابوت شما مگر كه ما را
از فكر گناه باز دارد
ای شهر شهید پرور من
ای كاش كه من شهید گردم
یك جبهه هوای تازه بینم
از مسلخ خویش برنگردم ای
دراگر ازتبار عشقی
از هستی خود مهاجرت كن
چون چلچله های پرشكسته
پرواز به سوی آخرت كن