فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 16


درباره من
رقص آنجا کن که خود را بشکنی
لاهوتیان (whoop )    
عنوان: باز آمدم از پیش آن یار آمدم
Mute
Current Time 0:00
/
Duration Time 0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
Stream TypeLIVE
Remaining Time -0:00
 
دانلود فایل
کد برای مطالب: کد برای وبلاگ ها: بازدید کل: 159 بازدید امروز: 158
تاریخ ارسال ویدئو: ۹۵/۱۰/۰۱ - ۱۱:۱۰:۵۵ این کلیپ توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
لاهوتیان(whoop )
۹۵/۱۰/۰۱ - 11:11
بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم

در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم

چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آن جا روم آن جا روم بالا بدم بالا روم

بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهار آمدم

من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم

دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر

آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین

آن جا بیا ما را ببین کان جا سبکبار آمدم

از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم

من گوهر کانی بدم کاین جا به دیدار آمدم

یارم به بازار آمدهست چالاک و هشیار آمدهست

ور نه به بازارم چه کار وی را طلبکار آمدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنی

کاندر بیابان فنا جان و دل افگار آمدم
کاکتوس(scarecrow )
۹۵/۱۰/۰۱ - 11:12
لاهوتیان(whoop )
۹۵/۱۰/۰۱ - 11:17
یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم

تا که رسیدم بر تو از همه بیزار شدم

گفت مرا چرخ فلک عاجزم از گردش تو

گفتم این نقطه مرا کرد که پرگار شدم

غلغلهای می شنوم روز و شب از قبه دل

از روش قبه دل گنبد دوار شدم

تا که فتادم چو صدا ناگه در چنگ غمت

از هوس زخمه تو کم ز یکی تار شدم

دزدد غم گردن خود از حذر سیلی من

زانک من از بیشه جان حیدر کرار شدم

تا که بدیدم قدحش سرده اوباش منم

تا که بدیدم کلهش بیدل و دستار شدم

تا که قلندردل من داد می مذهل من

رقص کنان دلق کشان جانب خمار شدم

گفت مرا خواجه فرج صبر رهاند ز حرج

هیچ مگو کز فرج است اینک گرفتار شدم

چرخ بگردید بسی تا که چنین چرخ زدم

یار بنالید بسی تا که در این غار شدم

نیم شبی همره مه روی نهادم سوی ره

در هوس خوبی او جانب گلزار شدم

گاه چو سوسن پی گل شاعر و مداح شدم

گاه چو بلبل به سحر سخره تکرار شدم

زوبع اندیشه شدم صدفن و صدپیشه شدم

کار تو را دید دلم عاقبت از کار شدم
لاله 5(kosar95 )
۹۵/۱۰/۰۱ - 11:20
چه خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
مرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی

ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم
که من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی

می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
به مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی

سخن ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی

نمی سنجد و می رنجند ازین زیبا سخن سایه
بیا تا گم کنم خود را به خلوت های خاموشی
لاهوتیان(whoop )
۹۵/۱۰/۰۱ - 11:31
دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم

عشوه مده عشوه مده عشوه مستان نخرم

وعده مکن وعده مکن مشتری وعده نیم

یا بدهی یا ز دکان تو گروگان ببرم

گر تو بهایی بنهی تا که مرا دفع کنی

رو که به جز حق نبری گر چه چنین بیخبرم

پرده مکن پرده مدر در سپس پرده مرو

راه بده راه بده یا تو برون آ ز حرم

ای دل و جان بنده تو بند شکرخنده تو

خنده تو چیست بگو جوشش دریای کرم

طالع استیز مرا از مه و مریخ بجو

همچو قضاهای فلک خیره و استیزه گرم

چرخ ز استیزه من خیره و سرگشته شود

زانک دو چندان که ویم گر چه چنین مختصرم

گر تو ز من صرفه بری من ز تو صد صرفه برم

کیسه برم کاسه برم زانک دورو همچو زرم

گر چه دورو همچو زرم مهر تو دارد نظرم

از مه و از مهر فلک مهتر و افلاک ترم

لاف زنم لاف که تو راست کنی لاف مرا

ناز کنم ناز که من در نظرت معتبرم

چه عجب ار خوش خبرم چونک تو کردی خبرم

چه عجب ار خوش نظرم چونک تویی در نظرم

بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب

من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم

هر کسکی را کسکی هر جگری را هوسی

لیک کجا تا به کجا من ز هوایی دگرم

من طلب اندر طلبم تو طرب اندر طربی

آن طربت در طلبم پا زد و برگشت سرم

تیر تراشنده تویی دوک تراشنده منم

ماه درخشنده تویی من چو شب تیره برم

میر شکار فلکی تیر بزن در دل من

ور بزنی تیر جفا همچو زمین پی سپرم

جمله سپرهای جهان باخلل از زخم بود

بیخطر آن گاه بوم کز پی زخمت سپرم

گیج شد از تو سر من این سر سرگشته من

تا که ندانم پسرا که پسرم یا پدرم

آن دل آواره من گر ز سفر بازرسد

خانه تهی یابد او هیچ نبیند اثرم

سرکه فشانی چه کنی کآتش ما را بکشی

کآتشم از سرکهات افزون شود افزون شررم

عشق چو قربان کندم عید من آن روز بود

ور نبود عید من آن مرد نیم بلک غرم

چون عرفه و عید تویی غره ذی الحجه منم

هیچ به تو درنرسم وز پی تو هم نبرم

باز توام باز توام چون شنوم طبل تو را

ای شه و شاهنشه من باز شود بال و پرم

گر بدهی می بچشم ور ندهی نیز خوشم

سر بنهم پا بکشم بیسر و پا می نگرم
Amir-Z(lifelesss )
۹۵/۱۰/۰۱ - 12:00
گل آبی من(ALI-ZERO )
۹۵/۱۰/۰۱ - 14:31
داود عبداللهی ترکمانی(davidd )
۹۵/۱۰/۰۱ - 17:17
صادق-1997(sadeg-m )
۹۵/۱۰/۰۱ - 21:03
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)