تمام بهانه ها را
بهار می کنم برایت
دنیارا
به پای حرمت چشم هایت
می کشانم ...
غزل غزل؛
حرف ناب برای دوست داشتنت
قلم می زنم
هوار هوار آرزو
قربانی دل نابت به آستانه نیاز
مستجاب خواهم کرد...
لب به لب
با تو
تنهایی را از
ازکنج چشمانت
به پای شوق کوک خواهم کرد
اگر به پای دیوانگی ام بنشینی...
وباران به باران
خیس کوچ عاشقانه قطره ها شوی
شانه به شانه با من..
من
بانوی شرقیه تو
روحم
ونفس به نفس جانم را
به پای ملیحی
لبخندهایت ارزانی می کنم
پا به پای دیوانگی ام
با دل طوفان زده ام راه بیا
مرا بی تو
این عشق حرامم باد