دست هایت را دراز کن
خودت را از میان روزمرگی ها
از بین ای کاش ها
وتمام چشمهایی که
از آن میترسی بیرون بکش ...
دنیا به پای هیچ کس قد علم کرده ونمی ایستد ....
خیال نکن!!!!!
اگر کنج دنیا رابغل بگیری برای خودت
وتمام نداشته هایت را زانو بغل کنی
دل دنیا برایت آب می شود....نه نمی شود
وساعت ها دق نمی کنند
نه به تمام مهربانی قسم نمی شود...
دنیا را تا دل در سینه داری
بخند که خنده تو
شفای تمام نداشته هاست ...
تو خود زندگی هستی
کجا دنبال زندگی می گردی
نهایت خوشی تو ی آغوش مهربان توست
کجا سرگردان خوشی هستی
تو خود اصل دوست داشتنی
سرشار از داشته های کشف نشده ...
کجا توی کدام نگاه های غیر ،بدنبال آنی
دست تو اعجاز می آفریند
وچشم تواوج آرامش...
دستت را پایین هم بگیری
چشمت را هم توی زمین خیره کنی
خدا تو را مهر می ورزد
خدا جایش اسمان نیست
بلندی نیست
او کنار توست نه مقابل تو...
در نازترین جای دلت منزل دارد
تو اویی و او خود تو
با تمام عشق
خدا را به تو می سپارم...