پــــاییز از مهـــر شروعـ نمیــشود...
پــاییـز از بیـ. مهــری ها شروعـ میشــود....
********
کــــــــاش غَــمُ و غُصِــــه هَــــــــم قِیــــــمَت داشـــــتــ...!
مَجـــان اَسـت لَعنَــــت!
هَمِه م خُــــــــورَند....!
********
چـقـدر سـخـتـ دَرگـیـر حِـسّـی بِـشـی
کـه مـیـدونـی یـه بـازیـه
اَمّــــا
مـی مـونـ تـا
بِـبـــازی
********
حـس خیـلی بدیــه که شــب موقــع خواب
گوشیــتو بـــدون داشـــتن حتـی یـه پیغــام
سایلنـــت کنــی !
بعــد زیــر لحـــاف آروم به خــــودت بـگی :
” خــــودم .. شــــــب بـخیـــر ”
دلم گرفته از آدمهایی که میگن
دوستت دارم اما معنی شو نمی فهمن...
از آدمهایی که میخوان ماله اونا باشی
اما خودشون ماله تو نیستن ...
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن
اما وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره...
نها یک روز در سراسر حیات کافی ست
نگاه از گذشته بر گیر و بر آن غبطه مخور
چرا که از دست رفته است
در غمه آینده نیز مباش
چرا که هنوز فرا نرسیده است
زندگی را در همین لحظه بگذران
و آن را چنان زیبا بیافرین که ارزش بیاد ماندن را داشته باشد.
خدایا!
مگذار دعا کنم
که مرا از دشواری ها و خطرهای زندگی مصون داری
بلکه دعا کنم تا در رویارویی با آنها بی باک و شجاع باشم.
مگذار از تو بخواهم
درد مرا تسکین دهی
بلکه توان چیرگی بر آن را به من ببخشی.
مهم این نیست که:
کی باشیم، کجا باشیم، چرا باشیم، چطور باشیم!
مهم اینه که:
باهم باشیم، به یاد هم باشیم، برای هم باشیم ....
صفحه ی سفید کاغذ
می خواهم از تو نقشی بکشم!
چشم؛ چشم دو ابرو...
تا همین جا کافی ست!
می نشینم سیر
نگاهت میکنم!
خیلی چیزا یادمون میاد و دلمون میشکنه....
یاد قولات؟!
یاد حرفات؟!
یاد خاطره ها؟!
یاد مهربونیات؟!
همش گذشت و تو فراموش کردی و شد بغض برای من!!!
تنهایی یعنی هیچ موقع, هیچ کس درکت نکنه.
تنهایی یعنی اون پسری که با سیگارش درد و دل میکنه و آخرشم همه ی حرفاش میریزه تو خودش.
تنهایی یعنی اون دختری که یه کنج نشسته داره آروم گریه میکنه و کسی نیست که اون دختر در آغوش بگیره.
همه در دنیا کسی را دارند، برای خودشان..!
"خُسرو" و "شیرین"... "لیلی" و "مَجنون"..
"رامین" و "ویس".... "پیرمَرد" و "پیرزَن".. ..
"تو" و "اون"...
"مَن" و "تَنهآیی"!!
اینجا حریم من است حریم قلب کوچکم!
قفس تنهایی من و حرف های ناگفته ام...
کسی دلش برایم نسوزد
من این قفس را دوس دارم و تنهایی ام را
تنهایی...
تنها اتفاق این روزهای من است...
آنقدر سرم را به دیوار کوبیدم که،
همسایه ها از ترس زلزله در خیابان میخوابند...
به خاطر من نه!
به خاطر آوارگی همسایه ها برگرد...
لایک یادت نره
ERFAN BLACK