فراموش کردم
رتبه کلی: 4413


درباره من
m . r . kh (0936---9830 )    

4 تکنيک براي اجتماعي‌تر شدن

درج شده در تاریخ ۹۰/۱۱/۰۳ ساعت 21:14 بازدید کل: 150 بازدید امروز: 84
 

يادگيري تکنيک‌هاي «اجتماعي‌تر شدن» مي‌توان از انزوا خارج شد و در فعاليت‌هاي اجتماعي حضور موثرتري پيدا کرد 4 تکنيک براي اجتماعي‌تر شدن برخي افراد هنگامي که در ميان جمع هستند، ممکن است احساس راحتي نکنند زيرا به مهارت‌هاي اجتماعي که بتوانند به وسيله آنها با مردم و اجتماع در ارتباط باشند، مجهز نيستند. براي افزايش ارتباطات اجتماعي، شيوه‌هايي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره مي‌کنيم.

1 زبان بدن را ياد بگيريد بخشي از احساس نگراني که مردم در ارتباطات اجتماعي خود به آن مبتلا مي‌شوند، ناشي از تفسير‌هاي نادرست از گفتارهاي غيرکلامي ديگران است. آيا تا به حال برايتان اين موقعيت پيش آمده است که با خود بگوييد «هنگامي که در جمع صحبت مي‌کنم، افراد خسته مي‌شوند؟» اين جمله ريشه در زياده‌گويي و يا درک اشتباه از مفاهيم غيرکلامي زبان دارد. براي مثال ممکن است افراد خميازه بکشند و يا به چشمان شما نگاه نکنند و اين به دليل بي‌خوابي و يا فقدان احساس راحتي خود آنان باشد و نه به علت اينکه شما را فردي کسل‌کننده يافته باشند. اين مهم است که اساس تفسير خود را روي گفتارهاي غيرکلامي قرار ندهيد. همچنين مهم است که شما به مفاهيم غيرکلامي زبان خود نيز توجه کنيد. احتمالا شما از تمام علامت‌هايي که به ديگران ارسال مي‌کنيد، آگاه نيستيد. براي مثال، ممکن است شما با ايستادن در گوشه‌اي خود را از ديگران جدا سازيد يا شايد تماس چشمي ضعيفي با ديگران داشته باشيد. چنين رفتار ناخودآگاهي ممکن است شما را به سوي راحت نبودن و حتي طرد شدن در جمع سوق دهد. توجه داشته باشيد که تفسير صحيح رفتارهاي غيرکلامي ديگران و يا شناخت زبان غيرشفاهي خود مهارتي است که به تمرين نياز دارد.

2 خوب گوش دادن را ياد بگيريد خوب گوش دادن به مردم موجب ارتباط کامل با آنها مي‌شود. اين امر، خود موجب احساس راحتي بيشتر براي شما در ميان جمع مي‌‌شود. اگر چه بيشتر مردم بر اين اعتقادند که شنونده خوبي هستند ولي اغلب اين طور نيست. گوش دادن نوعي مهارت است که مانند ساير مهارت‌ها از طريق تمرين به دست مي‌آيد. گوش کردن چيزي بالاتر از شنيدن صرف است. گوش کردن يعني مطلبي را که گوينده سعي در گفتن آن دارد، بفهميد و مطمئن شويد که بي‌طرفانه به آن گوش مي‌دهيد و مي‌فهميد. بنابراين تا زماني که به سخن ديگران گوش مي‌دهيد، از قضاوت و ارزيابي آنها خودداري کنيد. همچنين هنگامي که ديگران هنوز مشغول گفتگو هستند، از طرح پاسخ خود، خودداري کنيد. اگر شما مشغول فکر کردن درباره پاسخ باشيد، به احتمال زياد به دقت به سخن ديگران گوش نمي‌کنيد. فراموش نکنيد که آنچه را شنيديد و فهميديد، به زبان خودتان براي شخص مقابل بازگو کنيد.

3 مکالمه را خودتان شروع کنيد ممکن است براي شما مشکل باشد که نزد کسي برويد و گفتگويي را آغاز کنيد و ممکن است که ندانيد از کجا شروع کنيد. يک راه تجربي اين است که گفتگو را با پرسش‌هاي باز آغاز کنيم. اگر پرسش‌ها بسته پرسيده شود که پاسخ آن آري و يا خير باشد، گفتگو به زودي پايان مي‌پذيرد و اين موقعي است که طرف مقابل پاسخ خود را بدهد. پرسش‌هاي باز آنهايي هستند که با ادوات پرسشي مانند چه، کي‌، کجا و چگونه آغاز مي‌شوند، از کلمه پرسشي و «چرا» کمتر استفاده کنيد زيرا طرف مقابل را در زحمت موضع دفاعي قرار مي‌دهد.

4 آداب حرف زدن را تمرين کنيد اگر از نظر اجتماعي احساس خوبي براي شرکت در گفتگوها نداريد، ممکن است به اين دليل باشد که چيزي براي صحبت و ارايه نداريد. آيا تا به حال فکر کرد‌ه‌ايد که عقايد و نظرهاي ديگران جالب‌تر و بهتر از شماست؟ دفاع از افکار، اعتقادات و احساساتتان به شما اعتماد به نفس بيشتري مي‌بخشد. اين امر اثر خود را در واکنش مثبت شما در ارتباطات اجتماعي نشان مي‌دهد. بنابراين براي دفاع از نظرهاي خود موارد زير را به ياد داشته باشيد. نخست به ياد داشته باشيد که دفاع از نظرهاي خود، تهاجم به ديگري نيست بلکه تعادلي است ميان تهاجم و تسليم. افرادي که به طرق تهاجمي عمل مي‌کنند، از ديگران انتظار دارند به طور دقيق تابع نظرهاي آنان عمل کنند و کساني که از روش تسليم پيروي مي‌کنند، از اعتقادات و خواسته‌‌هاي خود به نفع ديگران مي‌گذرند.از اينکه آنچه را خود مي‌خواهند بيان کنند، احساس گناه مي‌کنند و همواره خواست ديگران برايشان مهم‌تر است اما افرادي که از نظرات‌شان دفاع مي‌کنند، همان‌قدر که براي ديگران و نظرات آنها احترام قايل‌اند به خود و نظرهاي خود نيز احترام مي‌گذارند. دومين نکته اين است که به هنگام گفتگو با ديگران، در چشم‌هايشان نگاه و پرسش‌هاي باز را انتخاب کنيد. اين امر زماني ميسر خواهد شد که به خودتان يادآوري کنيد که آنچه مي‌گوييد داراي اهميت است. اين حالت را به خود نگيريد که انگار براي آنچه مي‌گوييد، معذرت مي‌خواهيد. اين حالت موقعي القا مي‌شود که براي مثال، در موقع صحبت کردن به زمين نگاه مي‌کنيد يا به سرعت جمع را ترک مي‌کنيد يا با حالت ترديد و پرسش و با خجالت صحبت مي‌کنيد. خواهش خود را صريح و مستقيم بيان کنيد. ابهام در بيان درخواست مي‌تواند سبب سوءتفاهم شود يا از جانب ديگران به آساني رد شود. براي مثال، به جاي اينکه از کسي به طور کلي کمک بخواهيد، به‌طور مشخص بيان کنيد که چه نوع کمکي، کي و براي چه مدت مي‌خواهيد. اگر درباره ايده‌اي بحث مي‌کنيد يا يک خواهشي را بيان مي‌کنيد، آغاز جمله شما با ضمير «من» باشد. براي مثال، بگوييد من احساس مي‌کنم، من مي‌خواهم، يا من فکر مي‌کنم، زماني که از ضمير «من» استفاده مي‌کنيد، بيشتر احتمال دارد که ديگران شنونده آنچه مي‌گوييد، باشند. جملاتي که با ضمير «شما» آغاز مي‌شوند مانند شما گفتيد يا شما فکر مي‌کنيد، طرف مقابل را در موضعي دفاعي قرار مي‌دهد بنابراين احتمال کمتري دارد که شنونده خوبي براي آنچه مي‌گوييد، باشند.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۱۱/۰۳ - ۲۱:۱۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)