فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 4877


درباره من
مخاطب خاصی ندارد نوشته هایم اما تا دلت بخواهد همدرد دارد نوشته هایم

--------------------------------
اونی که از من گذش واسه من درگذش پس روحش شاد یادش فراموش

------------------------

خدایا قسمت وحکمتت باشد برای کسانی که درک میکننن

برای من معجزه کن

------------------------------------
خودت باش کسی هم خوشش نیامد بدرک اینجا مجسمه سازی نیس

---------------------------------

عزیزم
وقتی گند زدی تو زندگیه طرف لاقل وقت رفتن خفه شو نگو قسمت نشد
---------------------------------
خدایا خودمونیما این ضربه ی آخریکه بهم زدی چند امتیازی بود
-----------------------------
آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام ک اگر به چشمانم بنگریدکَر میشوید
--------------------------
اخلاقم"لج باز کینه ای
سانای*** (1374------Z )    

...

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۱/۲۶ ساعت 23:46 بازدید کل: 68 بازدید امروز: 68
 

چه فرقی دارد
پُشت میله ها باشی
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن
وقتی که آرزوهایت
در حبس باشند
.
.
.
بعضی حرف ها را نباید زد
بعضی حرف ها را نباید خورد
بیچاره دل چه می کشد میان این زد و خورد !
.
.
.
شاید برایت عجیب ست این همه آرامشم !
خودمانی بگویم ؛ به آخر که برسی ، دیگر فقط نگاه میکنی . . .
.

 

.
.
گاهی یه جور غمی تو دلته که هرچی می گردی دلیلشو پیدا نمیکنی !
این جور غم ها بیشتر از ناراحتی ، آدمو کلافه می کنه !
.
.
.
غمگینم …
وقتی همه ی جفت ها تنهاییَم را به رخم میکشند ،
حتی جوراب هایم …
.
.
.
گفتی بازی برد و باخت دارد …
ولی زبانم بند آمد بگویم که من بازی نکردم ؛ من با تو زندگی کردم !
.
.
.
دوست دارم برم جایی که :
نه آسمونش
نه صدای مردمونش
نه غمش
نه جنب و جوشش
نه گلای گل فروشش
مثل اینجا آهنی نیست !
.
.
.
همیشه یه نفر هست که باش درد دل کنی ؛
ولی وای به روزی که همون یه نفر بشه درد دلت !
.
.
.
بدبیاری مال وقتیه که بد ” بی یاری ” !
.
.
.
به حساب خیالبافی ام نگذار …
اما ستاره ای دارم در تیره ترین شبها !
فقط خواستم بدانی که می شود دل خوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما …
.
.
.
چه قدر خوبه یه نفر باشه که وقتی بش فکر می کنی یادت بره اتاقت چه قدر سرده !
.
.

 

.
.
لبخند بد نیست ؛ خنده خوبه ؛
قهقهه عالیه ؛ حتی گریه هم خوبه و آرومت می کنه ؛
اما . . . . لعنت به بغض !
.
.
.
غمگینم مانندِ عکس اعلامیه ی ترحیم ، که لبخندش دیگران را می گریاند !
.
.
.
امــروز روز خــوبــی بــود!
هیــچ صفــری
اضــافــه نشــد،
بــه هــزار غمــی کــه داشتیــم . . .
.
.
.
غم ، …
.
.
.
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …
از میان این همه “بود”
من در آرزوی یکی ام که ” نبود ”
.
.
.
دلم می گیرد وقتی می بینم او هست … من هم هستم … اما “قسمت” نیست !
.
.
.
دوس دارم یه اطلاعیه پشتم بچسبونم و روش بنویسم :
“تا اطلاع ثانوی خسته ام”
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۱/۲۶ - ۲۳:۴۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)