فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1418


درباره من
گردن آبی-م (20-tir )    
   
عنوان: روابط انسانی
روابط انسانی
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 121 بازدید امروز: 120

این تصویر توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است.
توضیحات:
یک لطیفه قدیمی است که می گوید،بنده خدایی میرود پیش روانکاو می گوید:برادرم دیوانه است فکر میکند مرغ است،
روانکاوبه او می گوید: خب چرا پیش من نمی آ وریش؟!!
جواب میگیرد:چون تخم مرغهایش را نیاز داریم!
خب فکر کنم این خیلی شبیه نظر من در باره ی روابط انسانی است!این روابط خیلی غیر منطقی و احمقانه اند ولی فکر میکنم ما آنهارا ادامه میدهیم چون به تخم مرغها احتیاج داریم!!!  
آنی_هال
وودی _آلن
 
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۷/۲۵ ساعت 18:09
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)