
یک شب خواب شهید همت را دیدم؛با بسیجی هایی که در کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت ایستاده اند تا با او دست بدهند.
ایستاده بودم؛حاج همت با قدم های تند رسید کنار تویوتا.
من دستم را بردم جلو و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم.
هنوز دستش توی دستم بود که گفتم:"دست مارا هم بگیرید" و توی دلم نیت شهادت بود که حاج همت گفت:"دست من نیست"
از همان شب این خواب و حرف شهید همت برایم مسئله شده بود و مدام فکر میکردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد شهدا باید دستمان را بگیرند تا باب شهادت به رویمان باز شود.
یک شب که در خانه محمودرضا مهمان شام بودم خوابم را برای محمودرضا تعریف کردم ؛
گفت : "راست گفته خب؛دست او نیست".
بعد گفت : "من خودم به این نتیجه رسیده ام و با اطمینان میگویم؛هر کس شهید شده،خواسته که شهید بشود.شهادت شهید تنها در دست خودش است..."
به روایت برادر شهید مدافع حرم محمودرضا بیضائی