فراموش کردم
رتبه کلی: 5996


درباره من
خدایا ! مارا ببخش بخاطر تمامی درهایی که زدیم ولی هیچکدام خانه تو نبود ...
تاواریش (2anevis )    

چند رباعی عاشقانه و متفاوت : من عاشق کاکتوس بودم یک عمر!

درج شده در تاریخ ۹۲/۱۱/۲۸ ساعت 12:49 بازدید کل: 137 بازدید امروز: 135
 

 

من چسب زدم به تار و پودم یک عمر
خون‌مرده و زخمی و کبودم یک عمر
حالا که نگاه می‌کنم،‌ می‌بینم:
من عاشق کاکتوس بودم یک عمر

*****

پیراهن خالی تو بر جارختی
عطری که پریده از تنروتختی
سالی که بد است از زمستان پیداست
آغاز هزار و سیصد و بدبختی

*****

یک عمر دویده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
هرگز نرسیده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
تو خواه سیاه باش، تو خواه سفید
من مارگزیده‌ام؛‌ چه می‌فهمی تو؟

*****

از من رگ و از تو تیغ؛ یادت باشد
زخمی که زدی، رفیق، یادت باشد
حالا که خودت خواسته‌ای حرفی نیست
این ثانیه را دقیق یادت باشد

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۱۱/۲۸ - ۱۲:۵۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)