آقای شهبازی گرامی تقصیر خودت هست اگر الان همه مسافرهارو کشته بودید هم شهید بودین هم ازتون تجلیل میشد مگر نمیدونید این دولت برای کشتارو نابودی ما ایرانیان آمدند؟
*********************************
تصور کنید، روزی با خبر شوید که قهرمان ملی کشورمان به فلان کشور حاشیه خلیج فارس کوچ کرده و در خطوط هواپیمایی آن کشور مشغول به کار شده است؛ آن زمان چه حسی خواهید داشت؟ آیا این اتفاق را به بیتدبیری مسئولان مرتبط خواهید کرد یا قهرمان ملی را شماتت میکنید؟ حال اگر بدانید، داستان قهرمانی را کامل نشنیدهاید، چطور؟!
به گزارش «تابناک»، ۲۶ مهر ماه سال گذشته، اتفاقی در فرودگاه مهرآباد رخ داد که به سرعت در سراسر جهان بازتاب یافت؛ بوئینگ ۷۲۷ پرواز شماره ۷۴۳ مسکو ـ تهران پیش از فرود با نقص فنی روبهرو شده و باز نشدن چرخ جلو، سبب شد تا محل فرود از فرودگاه امام خمینی (ره) به مهرآباد تغییر یابد؛ اما در پایان، این مهارت کادر پروازی بود که هواپیما را به سلامت بر زمین نشاند و مانع از یک رویداد ناخوشایند شد.
فرود شاهکار هواپیما با دماغه در فرودگاه مهرآباد به سرعت نام کاپیتان شهبازی را بر سر زبانها میاندازد تا بسیاری لقب «قهرمان ملی» را برازنده وی دانسته و جامهای برای وی بدوزند که امروز نشان چندانی از آن به چشم نمیخورد، چرا که به تازگی خبر خانهنشینی و از کار بیکار شدن این کاپیتان، سر و صدای بسیاری در محافل خبری به پا کرده و بازتاب ماجرا در رسانههای خارجی هم سبب نشده که مسئولان ایرانایر و حتی افراد رده بالاتر، واکنشی به ماجرا نشان دهند.
خبر به اندازهای شگفتانگیز است که باور کردنش سخت است تا هنگامی که اهالی مطبوعات از نشست خبری این خلبان آگاه شده و راهی سالنی میشوند که برای این منظور تدارک دیده شده است؛ اما گویا قرار نیست شگفتی پایانی داشته باشد!
کاپیتان بیرون سالن ایستاده و از خبرنگاران عذرخواهی میکند، چرا که مدیران سالن بدون هیچ توضیحی، برنامهاش را لغو کردهاند! البته این بار دوم است که در این چند روز، هماهنگیهای قبلی با یک سالن لغو میشود!
بدین ترتیب نشست خبری به منزل خلبان بوئینگ منتقل میشود تا شگفتی خبرنگاران با شنیدن خبر بازنشستگی پیش از موعد قهرمان تکمیلتر شود؛ به ظاهر مدتی است که وی را بازنشسته کرده و حتی حقوقش را به دایره بازنشستگی اداره ارجاع دادهاند تا کاپیتان دلیل پرواز نکردنش در ماههای اخیر را تازه متوجه شده و راز واریز نشدن حقوقش را تازه پس از پیگیری از کارگزینی و دریافت نامه بازنشستگی دریابد.
روایت کاپیتان شهبازی
شهبازی در گفتوگو با خبرنگار «تابناک»، ماجرا را این گونه بازگو میکند: قطع همکاری برایم ناراحت کننده نیست، ولی از رفتار غیر منصفانهای که با من شد، متأسفم. در یک سال گذشته، بارها جلوی پرواز من را گرفتند تا اینکه بار آخر، سه ماه بدون پرواز ماندم و سرانجام زودتر از هنگام و به اجبار بازنشستهام کردند؛ آن هم در شرایطی که بهرهوری خلبانی که سالها برای تربیتش زحمت کشیده شده، همین آموزش به خلبانان دیگر است.
در آن پرواز اتفاق خاصی نیفتاد، بلکه دعاهای شهیدان و همکاری همکاران سببساز آن شد و من هم فقط وظیفهام را انجام دادم و هیچ کار شاقی نبود؛ اما آن ماجرا به نوعی ایجاد فرصت منجر شد و من هم با استفاده از فرصت پدید آمده و راهاندازی سایت، تلاش کردم با یک بیانیه به دنبال حقوق از دست رفته مردم در تحریم صنعت هواپیمایی ایران باشم و در این راه، همه با من همصدا شدند، جز شرکت متبوع خودم.
بدین ترتیب به چند کشور سفر و در چند دانشگاه سخنرانی کردم و حتی نخستین خلبانی شدم که در اجلاس حقوق بشر سخنرانی نموده و در آنجا از حقوق مردم کشورم دفاع کردم و در شرایطی که هم وزیر راه و شهرسازی در جریان این سفر من بود و هم مدیر عامل شرکت، وزارت خارجه و ستاد حقوق بشر از این سفر آگاهی داشتند، در بازگشت حتی یک نفر از مسئولان ایرانایر به استقبالم نیامد و یک خط از دستاوردهای این خبر به نشریه داخلی هما راه نیافت؛ اما از آن سو، دیوید کوهن در وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به سخنان بنده واکنش نشان داد.
از آن زمان برخی به من خرده میگرفتند که چرا با لباس ایرانایر در اجلاس ژنو حاضر شدهام و این موضوع خلاف قوانین است؛ انگار نه انگار که سنگ ایران را به سینه میزدم و نماینده شرکتی بودم که پرچم کشورمان روی هواپیماهای آن است!
*آیا این کار بر خلاف قوانین ایران ایر است؟
بله؛ اما همه در جریان این سفر بودند و حتی از متن سخنرانی بنده هم آگاهی کامل داشتند.
دوم آن که من غیر از اینکه خلبان هستم، یک انسان هم هستم و در راستای فرامین ولی امر فعالیت میکنم. سرباز کشورم و در راه مبارزه با استکبار گام برداشتهام و چون این راه، در راستای حفظ منافع ملی کشور است و کسی نمیتواند ایرادی بر آن وارد کند؛ مگر من از لباسم سوءاستفاده کردهام؟!
کار من سیاسی نبوده و وظیفه خود میدانستم، به عنوان کسی که از مردم «قهرمان» لقب گرفته، از حقوق مسافران ایرانی دفاع کنم. این رویکرد با قدردانی وزیر محترم هم روبهرو شد؛ اما میبینید که ایرانایر از کار برکنارم کرد.
*چرا در این سه ماه که از پرواز کنار مانده بودید، حرفی نزدید؟
پس از آن ماجرا، به دیدن رئیسجمهور رفتم و مورد تشویق هیأت دولت قرار گرفتم؛ اما در همان روزها، مسئولی که امروز حکم بازنشستگی من را امضا کرده، با یکی از خبرگزاریها مصاحبهای داشت که در آن، اتهاماتی را متوجه بنده کرده بود. آن زمان میخواستم پاسخ بدهم، ولی مسئولان دیگر با طرح این امیدواری برایم که خودشان پاسخ خواهند داد، مانعم شدند و البته هرگز هم به آن مصاحبه پاسخی ندادند، اما شنیدم که آن آقا را ممنوعالمصاحبه کردند؛ حتی مانع از دستوری شدند که برای ساخت فیلم آن فرود صادر شده بود.
سال گذشته با لطف مردم به عنوان چهره برتر اجتماعی سال معرفی شدم و نمیخواستم چهره منفی داشته باشم یا منفی رفتار کنم، ولی آن هنگام، روزنامهها خودشان به این شبهات پاسخ دادند؛ اما اکنون که حق و حقوق خانوادهام مغفول مانده، مجبورم ماجرا را با مردم در میان بگذارم. اگر به نامه بازنشستگی من نگاه کنید، دستتان خواهد آمد که گفتهاند: «مخصوصا به این خلبان نیاز نداریم»!!!ا