فراموش کردم
رتبه کلی: 6046


درباره من
پیمان زمانی 17 (696959 )    

پسر کوچولو ........

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۰۷ ساعت 19:34 بازدید کل: 177 بازدید امروز: 138
 

پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود

در یخچال را باز می کند

عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند

دست می برد بطری آب را بر می دارد

کمی آب در لیوان می ریزد

صدایش را بلند می کند:چقدر تشنه بودم

پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است

این مطلب توسط محمد.حسینی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)