فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 420


درباره من

از کجا معلوم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۲/۰۴ ساعت 23:43 بازدید کل: 62 بازدید امروز: 61
 

یک روز در روستا اسب پیرمردفرار کرد.همه گفتند چه بدشانسی! پیرمرد گفت:از کجا معلوم؟ چند روز بعد اسب پیرمرد با یک گله اسب برگشت.همه گفتند چه خوش شانسی! پیرمردگفت:ازکجامعلوم؟ چند روز بعد پسر پیرمرددرحالی که داشت یکی از اسبها را رام میکرد از پشت اسب بزمین خورد و پایش شکست.همه گفتند:چه بدشانسی! پیرمردگفت:از کجا معلوم؟ چند روز بعد ژاندارمهابه روستا آمدند و همه جوانان را برای جنگ بردند بغیر از پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.همه گفتند:عجب خوش شانسی! پیرمردگفت:از کجامعلوم؟؟؟؟ حالا زندگی ما هم پرازاین "ازکجامعلوم" است.پس بازم باید در همه حال شاکر و امیدوار بود.چون از کجا معلوم مشکلات و سختیهایی که مامیکشیم،دریچه ای باشد برای دیدن و حس کردن خوشبختی که روزی باید در این خوشبختی... بازم ازکجا معلوم که این مشکلات واقعا مشکل باشند که ما داریم؟ از کجا معلوم که دوست نزدیک ما که همیشه لبخند زیبا روی لباش نشسته و موجب دلگرمی ما به زندگیه، دلش پر از غم سنگینیه که حتی نمیتونه بازگو کنه پس بیایید بدون هیچ چشم داشتی مهربانانه حراج محبت کنیم.چون از کجا معلوم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۳:۴۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)