خیر پنهانی و کتمان گرفتاری
مِن کُنُوزِ الجَنَّةِ البِرُّ وَ إِخفاءُ العَمَلِ وَ الصَّبرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتمانُ المَصائِبِ.
از گنجهای بهشت; نیکی کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.
ویژگی های زاهد
أَلزّاهِدُ فِی الدُّنیا مَن لَم یَغلِبِ الحَرامُ صَبرَهُ، وَ لَم یَشغَلِ الحَلالُ شُکرَهُ.
زاهد در دنیا کسی است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.
تعادل در جذب و طرد افراد
« أَحبِب حَبیبَکَ هَونًا ما عَسی أَن یَعصِیَکَ یَومًا ما. وَ أَبغِض بَغیضَکَ هَونًا ما عَسی أَن یَکُونَ حَبیبَکَ یَومًا ما.»
با دوستت آرام بیا، بسا که روزی دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزی دوستت شود.
بهای هر کس
قیمَةُ کُلِّ امرِء ما یُحسِنُ.
ارزش هر کسی آن چیزی است که نیکو انجام دهد.
فقیه کامل
« اَلا أُخبِرُکُم بِالفَقیهِ حَقَّ الفَقیهِ؟ مَن لَم یُرَخِّصِ النّاسَ فی مَعاصِی اللّهِ وَ لَم یُقَنِّطهُم مِن رَحمَةِ اللّهِ وَ لَم یُؤمِنهُم مِن مَکرِ اللّهِ وَ لَم یَدَعِ القُرآنَ رَغبَةً عَنهُ إِلی ما سِواهُ، وَ لا خَیرَ فی عِبادَة لَیسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیرَ فی عِلم لَیسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیرَ فی قِراءَة لَیسَ فیها تَدَبُّرٌ.»
آیا شما را از فقیه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرمانی خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر خدایشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چیز دیگر نکنـد، و خیـری در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـری در علم بدون تفکّر نیست، و خیری در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست.
خطرات آرزوی طولانی و هوای نفس
« إِنَّما أَخشی عَلَیکُم إِثنَینِ: طُولَ الاَمَلِ وَ اتِّباعَ الهَوی، أَمّا طُولُ الاَمَلِ فَیُنسِی الاخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ.»
همانا بر شما از دو چیز میترسم: درازی آرزو و پیروی هوای نفس. امّا درازی آرزو سبب فراموشی آخرت شود، و امّا پیروی از هوای نفس، آدمی را از حقّ باز دارد.
مرز دوستی
« لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدیقِکَ صَدیقًا فَتَعدی صَدیقَکَ.»
با دشمنِ دوستت دوست مشو که [با این کار] با دوستت دشمنی میکنی.
اقسام صبر
« أَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: أَلصَّبرُ عَلَی المُصیبَةِ، وَ الصَّبرُ عَلَیالطّاعَةِ، وَ الصَّبرُ عَلَی المَعصِیَةِ.»
صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترک] معصیت.
تنگدستی مقدَّر
مَن ضُیِّقَ عَلَیهِ فی ذاتِ یَدِهِ، فَلَم یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ حُسنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَد ضَیَّعَ مَأمُولاً.
وَ مَن وُسِّعَ عَلَیهِ فی ذاتِ یَدِهِ فَلَم یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ استِدراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَد أَمِنَ مَخُوفًا.
هر که تنگدست شد و نپنداشت که این از لطف خدا به اوست، یک آرزو را ضایع کرده و هر که وسعت در مال یافت و نپنداشت که این یک غافلگیری از سوی خداست، در جای ترسناکی آسوده مانده است.
عزّت، نه ذلّت
اَلمَنِیَّةُ وَ لاَ الدَّنِیَّةُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهرُ یَومانِ: فَیَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبطَر،وَ إِذا کانَ عَلَیکَ فَلا تَحزَن فَبِکِلَیهِما سَتُختَبَرُ.
مردن نه خوار شدن! و بی باکی نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزی به نفع تو، و روزی به ضرر تو! چون به سودت شد شادی مکن، و چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوی آن آزمایش شوی.
لطفا برای هر کپی برداری یک صلوات بفرستید