فراموش کردم
رتبه کلی: 77


درباره من
گل آبی من (ALI-ZERO )    

تشویش

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۲۰ ساعت 14:31 بازدید کل: 24 بازدید امروز: 24
 
 
آدمی که میخواهد برود

 

میرود...

 

داد نمیزند که من دارم میروم...

 

آدمی که رفتنش را داد میزند...

 

نمیخواهد برود...

 

داد میزند که نگذارند برود...

 

 

در شب هایی که به آرامش نیازمندم

با بغضی دیرینه و تشویش های شبانه

زیر نور لرزان ماه که با تکه ای ابر آمیخته است

روی همان تخت مچاله میشوم

و بی کسی را هجی

                     تنهایی را بخش

                                          و آرامش را طلب میکنم..

در این شبهای تاریک فعل جدایی را بهتر از گذشته صرف میکنم

با چشمانی خیس....

آنقدر کابوس میبنم تا جای خالیت را با لحظه لحظه ترس و تنهایی پر کنم

 

تا دوباره دستان  گرمت

 

 

 

آغوش سردم را میزبان باشد

 

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۲۰ - ۱۴:۳۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)