فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3343


درباره من
به نام خدا خالق انسان......
به نام انسان خالق غم ها.....
به نام غم هابه وجوداورنده ی اشک ها.....................
به نام اشک تسکین دهنده ی قلب ها........................
به نام قلب ها ایجادگرعشق.....
وبه نام عشق زیباترین خطای انسان...............


**********************************************
**********************************************


اسمم امین،اهل اصفهان،عاشق دستهای بارفاقتم ولیست سیاه من همیشه خالیست؛حتی برای شما دشمن عزیز.......


**********************************************

امروز برای من شرابی ای عشق / هرچند که از پایه خرابی ای عشق
یک لحظه اگر حال خوشی می بخشی / یک عمر برای دل عذابی ای عشق

========================================
تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ،
اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ،
و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن . حضرت امام محمد باقر (ع)

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
ترسم انروز بیایی که نباشد جسدم،کوزه گر کوزه بسازد ز خاک جسدم،لب ان کوزه بسازد ز خاک لب من،بی خبر لب بگزاری به لبان جسدم..................

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
خواستم تو قلبت خونه کنم دیدم اونجا زمینش گرونه ما فقیر فقرا تو چشمات چادر میزنیم.............
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
قلب خانه ای است با دو اتاق خواب در یک رنج و در دیگری شادی زندگی می کند.

نباید زیاد بلند خندید و گرنه رنج در اتاق دیگری بیدار می شود.


الیاسی (AMIN021 )    

یک داستان واقعی در ژاپن....!!!

درج شده در تاریخ ۹۰/۱۲/۱۲ ساعت 20:24 بازدید کل: 355 بازدید امروز: 71
 

 شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می

 

کرد.خانه های ژاپنی دارایفضایی خالی بین دیوارهای

 

چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیواردر بین

 

آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده

 

است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد .وقتی میخ

 

را بررسی کرد تعجب کرد اینمیخ ده سال پیش هنگام

 

ساختن خانه کوبیده شده بود!!!چه اتفاقی افتاده؟

 

مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مونده !!!در یک

 

قسمت تاریک بدون حرکت.!!!

 

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.

 

متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را

 

مشاهده کرد.

 

تو این مدت چکار می کرده؟چگونه و چی می خورده؟

 

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی

 

دیگر با غذایی در

 

دهانش ظاهر شد .!!!

 

مرد شدیدا منقلب شد.

 

ده سال مراقبت. چه عشقی ! چه عشق قشنگی!!!

 

اگر موجود به این کوچکی بتواند عشق به این بزرگی

 

داشته باشد

 

پس تصور کنید ما تا چه حدی می توانیم عاشق شویم اگر

سعی کنیم.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۱۲/۱۲ - ۲۰:۲۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)