سلام دوستان و همراهان
دلتنگی که از خط قرمزش رد میشه دیگه حتی تنهایی هم درمونش نمی کنه که هیچ تبدیل به درد میشه فکرشو بکنید یکی مثل من که دلتنگی هاشو با تنهایش درمان میکنه حالا اگه تنهاییهم رو دردام بیاد
گینه آغلاتدی منی خان چوبانن آغلاماسی
ساراین سللره بل باغلاماسی
واردی هربیر یارانین مرحمی تاپسان طبیبین
نجه درمان اولاجاخ اولسا طبیبین یاراسی
مطمعنا معنی تنهای برای هرکسی متفاوته و بنظرم کسی نتونه معنی واحدی برا این بیماری عصر ماشین داشته باشه
جند تا تعریفاز تنهای که میتونم بگم خودم تجربش کردم میارم میخوام نظر عزیزا رو در موردشون بدنم
1) تا سن 15 سالگیم دور بودن از مادرم و داداش مهدیم اوج تنهایی و دلتنگیم بود
2)تا قبل از رفتن به دانشگاه فکر میکردماگه عزیزامون کنارمون نباشن یعنی تنهاییم
3)در مقطعی که ازشون دوربودم پی بردم که این نمی تونه معنی تنهایی باشه چا که میتوستم محبتشون از فرسنگها احساس کنمو تازه به نوعی لاوت خاصی داشت
4)طی سالهای دور از خانه و اشناییبا دوستای جدید زمانی حس ردم که وقتی دوست نزدیک من با شخص سومی گرمه و حواسش به من نیست دلتنگی دیونه کننده سراغم میاد(البته الان بعد 19 سال که از این دوران گذشته نمیدونم بحال ائن لحظه م بخدم یا بگریم
زمانی خلوت و تنها بودن اوج ارزویم شد زمانی در انبوه جمعیت تنهاترن تنها بودم و الان میگویم ک تنهای انجاستنهای انجاست که نبودنمان اه هیچکسرا بلند نکند