ابوالمجدالدین سنایی غزنوی - درگذشته به سال ۵۴۵ ه.ق- از شاعران سده ی ششم قمری است که صاحب آثاری چون:"بلخ نامه"،"مطایبه نامه"،"عشق نامه"،"عقل نامه"،"تحریمة القلم"،"حدیقه الحقیقه"،"سیرالعباد الی معاد"و... است.زادگاهش در غزنه و آرامگاهش در غزنین افغانستان است،او در ابتدای شاعری،مدح شاهان غزنوی را می کرد.

آورده اند روزی که سنایی می خواست قصیده ی خسروانی خود را - که در مدح بهرام شاه غزنوی،بیست و یکمین پادشاه غزنوی بود- به دربار ببرد،در میانه ی راه به گرمابه ای رسید که دیوانه ای در جوارش مشغول باده گساری بود.آنگاه دیوانه جرعه ای شراب به پیاله ریخت و گفت:

"این پیاله را هم به سلامتی سنایی متملق و احمق می نوشم"!

سنایی از او پرسید:

"چرا به سنایی بیراه می گویی"؟

دیوانه نگاهی به سراپای سنایی انداخت و گفت:

"برای اینکه یک بند اراجیف و تملق و دروغ می بافد و برای خوشایند بزرگان،در حضورشان می خواند و پاداش می گیرد و این کار پست و حقیر را مایه ی معاش خود قرار داده است."

سنایی پس از شنیدن این طعنه ها،متاثر،شرمنده و نادم گشت و به خانه رفت و از آن پس تصمیم گرفت تا دیگر مدح و ثنای هیچ امیر و پادشاهی نگوید.سال بعد به زیارت خانه ی خدا رفت و توبه کرد و از آن پس فقط به سرودن اشعار عرفانی روی آورد.