فراموش کردم
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
عکاسی رخ (Akasi-Rokh )    

آبروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..

منبع : http://www.4jok.com/sms/63
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۹/۱۷ ساعت 12:55 بازدید کل: 215 بازدید امروز: 214
 

یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس( ع) بودیم مداح داشت روضه میخوند، 
یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایین گفت: عباس دروغ میگه ...عباس دروغ میگه
مداح آرومش کرد گفت :چی شده؟ 
گفت :من بعد 25 سال بچه دار شدم، الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم: درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده...
دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت: مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد، با خودمون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش وایساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...
میخوام بگم غلط کردم... (گریه میکرد و میگفت)
میگه: همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت: خانومم زنگ زد گفت چون نمیذارن زنا تو غسالخونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خونه ببینم...
میگه همین که کشو رو کشیدن بیرون دیدیم رو نایلون بخار نشسته سریع آوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد ..
پسرمون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟
گفتم: بابات کربلاست ...
گفت: بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد تو خوابم گفت ...پسرم بلند شو...
به بابات سلام برسون بگو...
آبروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود..
چرا دوباره آبروی منو بردی...برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه...

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۹/۱۷ - ۱۶:۲۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)