|
میترا...ساقی
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
222 بازدید امروز: 220
توضیحات:
مادر خورد زمین و هم جا ریخت بهم هم ی زندگ ِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزی ِ مسمار اذیّت میکرد تا ک برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشند پا س لگدش سنگین بود تا زد سلسل ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات ب یک ضرب ی پا ریخت بهم گُر گرفت بدنِ فاطم ، ای در بس کن وسط شعل ببین زمزم ها ریخت بهم رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرق ِ ب خون گشت و صدا ریخت بهم شدتِ ضرب چنان بود ک سر خورد ب در رویِ آشفت یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم پشتِ در سین یِ سنگین شد هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم مادرش آمد گودال نچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد هم ی صورت او با کف پا ریخت بهم... اَللّهُمَّ العَن اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ محمد
درج شده در تاریخ ۹۴/۱۲/۰۳ ساعت 17:38
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|