درباره من
مرا قضاوت نکن رفیق!!!
تو اینجا فقط نوشته ام را میبینی و میخوانی...
نه سر گذشتم را...!
.
.
.
.
امیرجهانگیرزاده
1369/12/22
بزرگ شده ی میانه
محل زندگی تهران
.
مهندس کارخانه Sinjer
و دیوانه وار عاشق تاریخ
و اسفند ماهی
فقط یه اسفند ماهی میتونه باکلاس و خوشتیپ باشه .
یه اسفند ماهی هیچ وقت زندگی نمیکنه همیشه پادشاهی میکنه
----------------------------
کاش غیرتم را... بهانه رفتنت نمیکردی...
تا با دیدن هر بی غیرتی ... به خودم نگویم...
اگر مثل این بودم نمیرفت...
...................................
من...
تو را...
آرزو نخواهم کرد...!
آنکه با دل می آید...
با دل میماند...
و این...
می ارزد به تمام زندگی...!
...................................
اینجا زمین است
رسم بعضی آدم هایش عجیب است
اینجا گم که می شوی
به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند
...................................
هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد
ای کاش ما هم مثل او به خدایمان ایمان داشتیم
....................................
باکری ها سمت غرب و خاوری ها سمت غرب
هر دو تا رفتند اما این کجا وآن کجا!
...................................
این یکی با گازخردل, آن یکی با گاز پارس.
هردو میسازند اما این کجا وآن کجا!
..................................
معذرت میخواهم فیثاغورس!
پدر سخت ترین معادلات ست!
معذرت میخواهم نیوتن!
راز جاذبه، مادر است!
معذرت میخواهم أدیسون!
اولین چراغهای زندگی ما، پدرو مادر هستند.
....................................
*مهم نیست که دنیا خیلی نامرده
مهم اینه که ما مَرد باشیم
....................................
خدایا
این روزها حرفم بوی ناشکری میدهد
توبه حساب دردو دل بزار
....................................
از مرگ نـــمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مــــادرم را پیدا نکنم ...
......................................
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ، نه ترس
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم میشود مادرمـــــــــــ ..
....................................
(
مادر ، من هرگز بهشت را زیر پات ندیدم ؛
زیر پای تو آرزو هایی بود که از آن گذشتی به خاطر من ..
....................................
به سلامتی اونا که نامـــــردیای زمـــــونه نامـــــردشون نکرد ..
.............................................
به سلامتی دختر معلولی که گفت :
خوشحالم که هر کسی منو میبینه فقط و فقط یه جمله میگه : خدا رو شکر!
....................................
به سلامتی
خدا که همیشه پشت ادمه و ادم پشتش بخدا
....................................
گناه میکنم
توبه میکنم
توبه میشکنم
گناه میکنم
توبه ...
خدایا
از این رفت و برگشت ها خسته ام
کمک کن همیشه فقط بیایم
به سمت تو بیایم
اهدنا الصراط المستقیم
.................................
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
ای خدا
بدون مقصد به زمستان پرتاب شده بودیم
زمستانی که عنکبوتها به دور قندیلهای یخ
تار تنیده بودند
ما در زمستان سقوط کرده بودیم بدون:
کلاه
چتر
پالتو
این دستان ما خاموش و سرد در زمستان
به دنبال مأوا و سکوت بودند
ما نمیتوانستیم به سراغ دستهامان بیاییم
و آنان را در زمستان پرستاری کنیم
ما دشمنان را نمیشناختیم
فقط سرما و زمستان را حریف خویش میدانستیم
کسی از میان برف و یخ گفت: صبوری ما
توانست این سرما و زمستان را
برای ما رقم بزند.
همه با دهان خاموش
سخناش را با سر تأیید کردیم
هنوز برف میبارید
لاهوتیان: ما در زمستان سقوط کرده بودیم بدون: کلاه چتر پالتو
لیندا فتحی: عالی بود
قریشی: عالی بود
خسروی ***: خیلی عالی بود مثل همیشه-