|
رتبه کلی: 7686
|
|
|
|
زرنكي ملا
|
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۱۳ ساعت 12:03
بازدید کل:
362 بازدید امروز: 104
|
|
|
ملا ميخواست مهري براي پسرش بکند كه نام پسرش بر روي آن نوشته شده باشد. در آن شهر مرد حكاكي زندگي ميكرد كه براي كندن هر حرف در روي مهر يك دينار ميگرفت. ملا به نزد وي رفته و گفت: جناب حكاک من ميل دارم مهری برايم بكنی كه نام پسرم بر رويش نوشته شده باشد. مرد حكاک گفت: قيمت كار مرا كه ميدانی برای هر حرف يك دينار بايد بپردازي. ملا سرش را جنباند و گفت: بلی
مرد حكاك گفت: خوب اسم پسرت چيست؟
ملا فكری كرد و گفت: (خس) مرد مزبور گفت: دو دينار بايد بدهی. ملا دو دينار داد و حكاك شروع به كار كرد و پس از چند دقيقه اي كلمه (حس) را روی مهر كَند و نوبت نطقه ای رسيد كه بايد روی (ح) بگذارد، ملا دست وی را گرفته گفت: جناب حكاک خواهش دارم نقطه را به جای آنكه در سر (ح) بگذاری در داخل شكم (س) بگذار حكاک آن كار را كرد و كلمه (حسن) در روی مهر نقش بست و ملا مهر را گرفته و گفت: من به جاي سه كلمه پول دو كلمه را دادم جناب حكاک باشی زرنگ
|
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۱۳ - ۱۲:۱۶ |
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
|
|