بدترین اتفاق زندگیم....

امروز 17/8/91  سه روز پیش یعنی 14/8/91 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد....

خدا عزیزترین کسمو ازم گرفت! دلیل نفس کشیدنمو ازم گرفت! همه چیزمو ازم گرفت! دیگه هیچ دلیلی واسه زنده بودن ندارم!

حسن من بجای اینکه الان توی بغل من باشه رفته تو بغل خاک........ دیگه پیش من نیست دیگه کنارم نیست دیگه کسی نیست که منو با تمام وجودش دوست داشته باشه، کسی که عاشقم باشه و منو فقط و فقط واسه خودم بخواد........حسنم رفت و منو تنها گذاشت با کلی امید و آرزو.............

حسنم جونه دلم عزیزم منو ببخش منو بخاطر تموم بدیهایی که بهت کردم ببخش میدونم که خیلی این چند وقته اذیتت کردم ولی تو منو ببخش! بجاش ببین الان من چقد دارم عذاب میکشم ببین چقد تنهام ببین چقد  غصه دارم هیشکی کنارم نیست که آرومم کنه....حسنم فقط تو میتونی بفهمی که من الان چه حالی دارم تو میدونی که چقد غصه دارم خنده هام از روی درده میخندم که کسی نفهمه چقد درد دارم....

حسنم امروز مامانم عکستو از کیفم برداشت دارم از غصه میمیرم آخه من جز اون دیگه عکسی از تو ندارم سر راهم که داشتم میومدم سرکار هر چی اینطرف اونطرفو نیگا کردم عکستو ندیدم که برش دارم حالا فقط باید چشمامو ببندمو اون صورت خوشگلتو یادم بیارم این شده تمومه چیزی که من از تو دارم.....

حسنم نبودی ببینی اون روزی که داشتن تورو میذاشتن توی خاک هیشکی منو تحویل نگرفت اصلا کسی منو ندید نفهمیدن که من کی هستم هیشکی بمن تسلیت نگفت مگه من عذادار نبودم؟پس چرا هیشکی نیومد که بمن دلداری بده؟حسن کاشکی خودت بودی میومدی بهم میگفتی عزیزم جون حسن گریه نکن....جون حسن اشکاتو پاک کن....حسن ببین چقد گریه میکنم بخدا تا روزی که نیای بهم بگی جون حسن گریه نکن دست از گریه کردن برنمیدارم....قربون تن قشنگت بشم که الان توی خاکه عزیزم غصه نخوریااا قول میدم که زود زود بیام پیشت... حسنم میخام هروز صبح که از خواب بیدار میشم بهت زنگ بزنم تا بالاخره یروز خودت گوشیو برداری بهم بگی فدات بشم اینا همش خواب بوده من صحیح و سالم کنارتم بازم باهمیم و میتونیم روزای خوشی باهم داشته باشیم.

تو رو خدا واسه شادی روح حسنم دعا کنید و از خدا بخواید که بهش آرامش بده