تصور کنید یک غریبه وارد شهرمان میشود و ما از او می خواهیم مشکلات این شهر را برایمان بنویسد. ظرف مدت کمی او لیستی بلندی به شما خواهد داد، از ترافیک غیر معمول این شهر که هر روز گره کور آن کورتر می شود، از خیابانهای کم عرض آن، از کمبود شدید فضای سبز آن، از معابر نامناسب آن، از سد معبرهاي آن چناني ان كه در مسير ويژه تاكسيها آهن و ميلگرد و... ايستاده، از پارك جنگلي ناموزون و نازيبا با درختاني خشك و... همه این مشکلات به کنار اگر او متوجه شود که این شهر شهردار هم ندارد،فکر می کنید عکس العمل او بغیر از تعجب بسیار چیز دیگری خواهد بود؟! واقعا فلسفه انتخاب شهردار چیست و چرا انتخاب آن در شهر ما همیشه پیچیده است؟ تا قبل از تشکیل اولین دوره شوراهای اسلامی شهری انتخاب شهردار مستقیما توسط سیستم حکومتی انجام می شد و انتصابی بود و حداقل جنبه مثبت آن طولانی نشدن انتخاب شهردار وعدم بلا تکلیفی مجموعه شهرداری بود. ولی درچند سال اخیر و بعد انتخاب شهردار از سوی شورای شهر همواره این انتخاب به دلایل گوناگون و با مشکل مواجه بوده و طولانی شده است. نكته جالب آن اين است كه زمين و زمان و همه و همه از شورا ناراضي و گله مندند غافل از اين كه ما خود آنها را انتخاب مي كنيم و جالبتر اين كه اين انتخاب براي چندمين بار براي مواردي تكرار شده است. برابر قوانین موجود شورای شهر موظف است بلافاصله پس از برکناری یا استعفای شهردار، شهردار جدید را حداکثر تا سه ماه معرفي نماید. ولي وقتي شورا تجربه عدم توانايي در انتخاب شهردار را براي چندمين بار تجربه كرده است، آيا بهتر نبود به جاي تلاش براي استعفا دادن شهردار قبلي، ابتدا شهرداري را انتخاب و بعد دست به فراري دادن شهردار ميكرد؟ آيا نابساماني در اين شهر اين قدر عادي شده كه هيچ كسي را فريادي نيست؟ آيا شهر خالي از بزرگان و نخبگان و دلسوزان شده است؟ ايا اعضاي شورا هيچ احساس مسئوليتس دارند؟ آيا اين نابسامانيها از حافظهها خواهد رفت؟ فصل كاري با سرعت در حال گذر است. به امید آنکه اعضای محترم شورای شهر هرچه زودتر با انتخاب فردی لایق به این بحران خاتمه دهند.