مقدمه
به نظر میرسد که نماز این عالیترین جلوه نیاز، ارتباطی گسترده با ابعاد مختلف زندگی انسان داشته باشد. از میان تمام فرایضی که از لحاظ دینی بر مسلمانان واجب است نماز بیشترین ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار نماز این کتاب هستی را ورق میزنیم و این چنین است که نماز کلاس درسی میشود که آموختنیهایش تمامی ندارد.
امروزه روانشناسی را به عنوان علم رفتارشناسی معرفی میکنند و در اینجا ما به بررسی تأثیراتی میپردازیم که نماز به عنوان یک رفتار بر ابعاد مختلف روح و روان انسان میگذارد.
تاثیر نماز بر زندگی
از دیدگاه روانشناسان یکی از عوامل رشد و شکفتگی شخصیت نشانههای رمزی است. از خوشبختی آدمی یکی این است که میتواند نشانههای رمزی بکار برد.
آدمی هر چه بیشتر ترقی کند و به کمال نزدیکتر شود بیشتر نشانههای رمزی بکار میبرد و برعکس هر چه بیشتر در حال تنزل باشد، نشانههای رمزی کمتر مورد استفادهاش واقع میشوند.
یکی از فواید نشانههای رمزی این است که جای انگیزههای غریزی و تمایلاتی را که ابزار آنها مقتضی یا مناسب و یا مقدور نیست میگیرند و به تسکین یا تخفیف تنیدگی و ناراحتی که ناشی از عدم ارضای آنهاست میپردازند.
«ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر». همانا نماز انسان را از بدی و زشتی باز میدارد و از همین جا درمییابیم که شاید نماز نشانهای رمزی است که باعث رشد شخصیت ما میشود و آن را اعتلا میبخشد.
روانشناسان معتقدند «نشانههای رمزی مناسب نیروی زندگی را به خدمت خود در میآورند و از تنیدگیها و ناراحتیها میکاهند و آدمی را قادر میسازند به اینکه خود را به درجات عالی برساند» و بدین سان نماز سکوی اعتلا و معراج انسان میشود. نماز میتواند به مثابه یک پالاینده عمل کند. زمانی که انسان با انجام مقدمات نماز، رو به درگاه خالق بینیاز میکند و با یکی و فقط یکی که او را قادر مطلق میپندارد به گفتگو میپردازد در واقع به یکی از نیازهای مهم روانشناختی خود پاسخ داده است
یکی از نیازهای انسان نیاز به بزرگداشت است، یعنی نیاز به برتر از خود را ستایش کردن و به تأیید او پرداختن و پیروی کردن از او. با نماز خواندن این آیین مقدس و همیشگی برای تکریم پروردگار بیهمتا چنین نیازی ارضاء میشود.
یکی دیگر از نیازهای روانشناختی انسان، نیاز به پشتیبانی است. خود را به کسی که هنگام احتیاج، کمک و یاری میکند نزدیک نگه داشتن و همیشه به حمایت کسی پشتگرمی داشتن. ما با نماز که هر روز به صورت منظم انجام میشود رابطه خود را با کسی حفظ میکنیم که در تمام سختیها و شداید امید به یاری او داریم.
مسأله دیگری که در اینجا مطرح است نظمبخشی نماز به فکر است. در بین بسیاری از اقشار جامعه رایج است که وقتی چیزی را گم میکنند به نماز میایستند تا آن را بیابند. در واقع این تمرکز حواس از طریق ایستادن به سوی قبله یکتا خالق و رکوع و سجود در برابر یگانگی او حاصل میشود.
به اعتقاد یکی از روانشناسان محبت یا عشق پنج نوع است و یکی از انواع آن عبارت است از عشق به حق یا به پروردگار عالم که دارای عالیترین ارزش و دوست اشتنیترین چیزهاست و بطور کامل مستلزم مراقبت، مسؤولیت، احترام و بخصوص معرفت است. این عشق برای زندگی ضروری است، زیرا آدمی باید کمال را در نظر بگیرد و آرزوی وصول به آن را در سر بپروراند تا به پیشرفت و حل مشکلات خود نایل آید و نماز کشش عاشقان حق و محبوب خاشعان و مِهر معبود است یکی از روشهایی که برای کاهش استرس توسط روانشناسان پیشنهاد میشود استفاده از شستشوی با آب است. وضو مقدمه نماز است و هر بار که ما برای نماز میایستیم و خود را با وضو پاک و مطهر میسازیم در واقع به تطهیر روح خود میپردازیم و مرهمی بر روان خسته خود میگذاریم
در واقع اگر بخواهیم برای نماز روح و جسم قایل شویم و حرکات فیزیکی را جسم نماز و حالات روحانی آن را روح نماز نام گذاریم به فواید و آثار نماز بیشتر پی میبریم. یکی از روشهای مقابله با تنش که علاوه بر روانشناسی، علوم دیگر نیز آن را تأیید میکنند انجام حرکات منظم یا ورزش است. در همین راستا نماز و بعد جسمی آن (حرکاتی که بطور منظم پنج بار در شبانه روز تکرار میشود) جسم را چنان صیقل میدهد که آیینه روح میشود.
یکی از فلاسفه میگوید: نماز به آدمی نیرویی برای تحمل غمها و مصائب و در نتیجه بهداشت روانی میبخشد و انسان را امیدوار میسازد و قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او میدهد.انسان در نماز با تمام اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا میشود و از همه اشتغالات و مشکلات دنیوی روی برمیگرداند و به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز بر زبان میآورد فکر نمیکند همین رویگردانی کامل از مشکلات زندگی و نیندیشیدن به آنها، در اثنای نماز، باعث ایجاد آرامش روان و آسودگی عقل در انسان میشود.
این حالت آرامسازی و آرامش روانی ناشی از نماز، از نظر روانی تأثیر بسزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی که برخی از مردم دچار هستند، دارد و در حدیث آمده است که: هرگاه امری بر رسول خدا سخت میآمد به نماز میایستاد.
اصولاً رابطه معنوی میان انسان و خداوند در اثنای نماز، به او آنچنان نیروی معنوی میبخشد که مایه تجدید امید، تقویت اراده و آزاد شدن تواناییهای عظیم وی میشود، تواناییها و نیروهای عظیمی در وجود انسان نهفته است که معمولاً بخش کوچکی از آنها را به کار میگیرد. رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی، یا بارقه روحانیت از خداوند متعال، باعث رها شدن نیروهای معنوی مستمر در انسان میشود و عزمش را جزم، ارادهاش را قوی و همتش را بلند میگرداند. برای پذیرش علم و معرفت آمادهتر و برای انجام کارهای بزرگ در نتیجه داناتر می شود.
نماز بر احساس امنیت روانی
پس کدامیک از دو دسته مردم سزاوار به امنیت اند ( بگویید ) اگر می دانید ! ( بگو ) : کسانی که ایمان آورده اند و ایمان خود را به ستم نیامیخته اند .
( سوره مبارکه انعام ـ آیه شریفه 82)
هر چند که در پزشکی و زیست شناسی امروزی واژه استرس به معنی هایی متفاوتی به کار می رود ، اما بر اساس تعریف “ هانس سلیه ” ( روانشناس مشهور ) استرس در پزشکی و روانپزشکی معمولا اشاره به موقعیت های روانی و اجتماعی متنوعی دارد که قادر به ایجاد بیماریهای جسمی و روانی و سایر اختلالات رفتاری است .
مطالعات “ هاروی برنر ” ( محقق برجسته استرس ) نشان می دهد که آمار مرگ و میر ، بیماریهای جسمی ، خودکشی و دیگرکشی ، پذیرش به بیمارستانهای روانی و زندانها و.. در میان افرادی که در معرض استرس های گوناگون بوده اند ،، به مراتب بیشتر از افراد عادی است .
از آنجا که زندگی انسانها در عصر حاضر ، با استرس های بسیار متعدد و گوناگونی همراه شده است و با توجه به این که لازمه زیستن و تداوم زندگی سازش پذیری و مقاومت در برابر استرس هاست ، لزوم برخورداری انسان از وسایلی که درجه مقاومت او را در مقابل استرس ها افزایش بخشند و احساس آرامش و امنیت روانی را در وجود او حکمفرما سازند ، بوضوح احساس می شود .
چنانچه با دقت کافی و استناد به شواهد آماری به مکانهایی که استرس های متعدد زندگی کار افراد را بدانجا می کشاند ( مکانهایی مثل مطب پزشکان ، بیمارستانهای جسمی و روانی ، قبرستان جوانمرگ ها !؟! ، زندانها و .. ) سری بزنیم متوجه می شویم که تعداد مذهبی ها ، در مقایسه با غیر مذهبی های حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است .
بعنوان مثال در کشور خودمان 90% محکومان زندانها را افراد بی نماز تشکیل می دهند . یا مثلا آمار بیماران بستری در بیمارستانها که با نماز بیگانه اند به طرز باورنکردنی بیش از اشخاص مقید به نماز است .
این موضوع نه فقط در کشورهای مسلمان ، بلکه در سرتاسر جهان عمومیت دارد . بعنوان مثال : بررسی جوامع “ هوتری” در آمریکای شمالی حاکی از آن بود که بروز اختلال روانی در آنها کمتر از سایر افراد جامعه است . جوامع هوتری نسبتا پایدار و منزوی هستند و در شرایط آرام کشاورزی و با عقاید دینی استوار زندگی می کنند .
بدین ترتیب می توان با فیلسوف بزرگ قرن اخیر “ لیمان ” هم عقیده بود ، آنجا که گفته است : “ دین و مذهب در زندگی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد .” با این اوصاف “ نماز ” بعنوان برجسته ترین چهره ایمان ، نقش بزرگی در ایجاد امنیت روانی و توانایی مقابله با استرس ها در انسان ایفا می کند و اگر به یاد آوریم که بیش از 60% مراجعه کنندگان به بیمارستانهای عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند و بیماریهای ( روان تنی ) در طب نوین روز به روز جایگاه مهمتری پیدا می کند ، می توانیم از دریچه تازه ای از نقش نماز در بیماریهای جسمی سخن بگوییم.