درباره من بس که دیوار دلم کوتاه است هر که از کوچه ی تنهائی من میگذرد؛به هوای هوسی هم که شده سرکی میکشد و میگذرد.
_____________ پیش از آنکه درباره ی زندگی، گذشته و شخصیت کسی قضاوت کنی خودت را جای او بگذار از مسیری که او گذشته عبور کن با غصه ها تردیدها ترسها دردها و خنده هایش زندگی کن یادت باشد هرکسی سرگذشتی دارد، هرگاه به جای او زندگی کردی، آنگاه می توانی درباره ی او قضاوت کنی. - - - - - - - - - - - - گفتم خدایا ازهمه دلگیرم؟گفت"حتی ازمن!گفتم نگران روزیم؟گفت:آن بامن!گفتم خیلی تنهایم؟گفت:تنهاترازمن!گفتم:درون قلبم خالیست؟گفت:پرش کن ازعشق من!گفتم:دست نیازدارم؟گفت بگیردست من!گفتم:ازتوخیلی دورم!گفت:من ازتو نه!گفتم:آخرچگونه آرام بگیرم؟گفت بایادمن!گفتم با این همه مشکل چه کنم؟گفت توکل برمن!گفتم هیچ کس کنارم نیست؟گفت به جزء من!گفتم خداچرا اینقدمیگویی من؟گفت:چون من ازتو ام وتوازمن! ................................... نـه تو می مانی و نــه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت ، غصه هم می گذرد آنچنانی که فقط خاطــــره ای خواهد ماند . لحظه ها عریانند به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشـــــــــان هـرگز "سهراب سپهری" _____________ زندگی کن به شیوه خودت...با قوانین خودت...!!! مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند... برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی.. چه خوب..چه بد.. موضوع صحبتشان خواهی شد! پس زندگی کن به شیوه خودت.. چه خوب... چه بد... مردم گفته هایت را فراموش خواهند کرد، مردم اعمالت را فراموش خواهند کرد، اما آنها هرگز احساسی را که به واسطه تو به آن دست یافته اند را از یاد نخواهند برد،خوب یا بد... _____________ خنـدیـدن یکــ نـیـایش استــ اگر بتـوانـی بخنـدی،آموخـته ای که چگـونه نـیایش کنی! هنگامـی که هـر سلول بدن تـو بخنـدد، هـر بافت وجودت از شادی بلرزد، به آرامشی عظیم دستــ می یـابـی... پــس بـخـنــد. ............... |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() ![]() کاربران آنلاین (1)
|