|
Canay
(
![]()
آلبوم:
1400
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
114 بازدید امروز: 114
توضیحات:
هر چیزی برای شعله کشیدن در دنیای خودش، جرقه ای لازم دارد
جرقه ی آدم ها هم با " سلام" استارت می خورد سلام، ببخشید شما!؟ به شعله ای در شب تابستان خیره بودم کوچک ولی پر از آرامش او هم در چشمان من، خویش را می دید هر شعله ای برای " ور" شدن به ملزومات درخور خود نیاز دارد ملزومات شعله ی آدمیزاد اما کمی متفاوت است باید ابتدا چشمانت را بر گود آتش بیندازی و بعد نخواهی دید چگونگی شعله ور شدنش را...!! و دستت را میبری که حس کنی و بعد خواهی دید که شعله تویی!! آه میفهمی چه می نویسم میدانم گفته اند : آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم احساس سوختن به تماشا نمی شود او، عذاب داشت، عذابی الیم، که نمی توانست خودش را ببخشد و این عذابی بزرگتر داشت که چرا او، عذاب دارد!... نمی دانست یا نمی خواست بداند که بحث سوختن این نبود حرف از تبدیل شدنش بود حرف از جلا یافتنش بود حرف از بخار شدن و بهتر بگویم، سبک شدنش بود چون برای پرواز باید سبک شد شاید هم غرورش اجازه نمیداد کسی را تا این حد پرواز دهد! تمام وجودت در این شعله رقصان می شود می ماند قلبت و به این نقطه که رسید هیچ طوفانی یارای خاموش کردن این شعله را نخواهد داشت ولی یک دور شدن آنی او از این تمام گرمایش را نورش را و شعله اش را به نیستی می کشاند، به خاموشی به قبل از " سلام"...
درج شده در تاریخ ۱/۰۵/۲۱ ساعت 00:44
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|