به نام خدای مهربان
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۵/۲۴ ساعت 21:43 بازدید: 1274 نفر
کاشکی میمردم
تا که از درد غم عشق زمین میخوردم ...
کاشکی خاک ز من بالا بود
تا که قبل از روحم ، جسم و تنم شد نابود ...
کاشکی مرگ مرا حلقه ی آغوش خودش میکرد و ...
نفس سرد خودش بر رخ من می پاشید ...
کاشکی دیده ی من نای تماشای نداشت ...
پلک من بسته و مردم به رخت رخصت دیدار نداشت ...
کاشکی غم هایم ، جای شادی به دلم پر میکرد ...
کاشکی میمردم ، خاک قبرم به نم دیده پر از دُر میکرد ...
کاشکی عقل به راه دل من سد میشد ...
قبل عشقم به دلم عقل تلنگر میکرد ...
کاشکی میمردم ، جای اینکه غم عشق میخوردم ...
کاشکی میمردم ، داغ عشقم به دلم میبردم ...
کاشکی برمیداشت ، قدمی قد قدم های یه مور ...
بوسه ها میزنم از بهر قدمهای وی از راهی دور ...
وای افسوس که او ...
دیده بر عشق دلم زود ببست ...
این ... مرد و دلش زود شکست ...