يه چند وقتي از سينما دور بودم و همه مطالبم نا خود آگاه شده بود شعر ... تا قلم مي گرفتم دستم شعر و احساس بود كه سرازير مي شد ، اما دارم دوباره شروع مي كنم . فعلا شعر و عاشقي تعطيل ،دوباره داد و فرياد و انتقاد .
اگر اهل سينما باشيد پيرپائولو پازوليني را حتما مي شناسيد . او عشق بسياري از سينما دوستان است گرچه عده اي متعصب و جاهل به او القابي مانند مفسد ، حيوان ، داراي ساديسم و غيره مي دهند . او زاده شده است تا حقيقت را همان گونه كه هست نمايان كند و قلم و انديشه اش سفارشي نباشد. تصاوير و نوشته هاي او فرياد اعتراض اكثر مردم جهان است به دروغ ها و ظلم هايي كه از طرف زورمندان و به اسم دين و سياست انجام مي شود . او زير بار دروغ ها و اسم ها نرفت و دنياي اطراف ما را بر اساس بي طرفي و واقع بيني به ما نشان داد . او مانند پيامبري شروع به بيداري مردم و رسوا نمودن قدرتمندان نمود تا آنها را از جنگ ، فقر ، فساد ، تعصبات ، سنت هاي اشتباه و جهالتي كه هميشه مردم را در چنگال كثيف خود داشته رها سازد و مردم هم مثل هميشه جواب خوبي هاي او را با دشمني دادند ...

اومانند مسيح بود كه براي نجات و آگاه سازي مردم تلاش كرد و در نهايت نيز همان طور كه مسيح را به صليب كشيدند ، پازوليني را هم نيمه شب در خرابه اي تكه پاره كردند اما نام و يادش هميشه براي رهجويان حق و حقيقت زنده است . خيلي ها مي كوشند دنيا را از دريچه ي لنز هاي رنگي به ما نشان دهند تا بيشتر خم شويم و سواري بدهيم اما او واقعيت را برهنه ي برهنه و از پشت لنزي بدون تعصب ، نيرنگ و دروغ نشان مي دهد.
آينه چون نقش تو بنمود راست خود شكن آينه شكستن خطاست

تعدادي از فيلم هايش :
دكامرون : فيلم محبوب من در ميان فيلم هايش ، فيلمي شامل چند اپيزود كه در آنها به نقد خرافات مذهبي ، انتقاد به فاصله ي طبقاتي و اعتراض به نظام سرمايه داري پرداخته است . فيلم در نهايت زيركي و ذكاوت ساخته شده است و هنوز براي جهان تازگي دارد چون هنوز هم مردم هيچ تغييري نكرده اند و فقط اسم و شكل بت هايشان عوض شده است .
انجيل به روايت متي : زيركانه ترين نقدي كه مي شود به بدعت ها ي مذهبي كرد . او در اين فيلم بر عكس بقيه ي فيلم هايش هيچ چيز بر خلاف مذهب نگفته بلكه فقط آن را همانطور كه هست به تصوير كشيده كه خود از هر انتقادي كوبنده تر است ! اين فيلم به گونه اي است كه يك شخص متعصب كه نگاه مي كند ، اشك مي ريزد و كلي لذت مي برد و يك شخص روشنفكر كه نگاه مي كند كلي مي خندد و لذت مي برد ! فيلم آشكارا تناقض ها و ناسازگاري ها ي روايات ديني را نمايش مي دهد وفرياد مي زند : بابا به خدا هر كي تو طول تاريخ اومده بنا به نيازش يا يه بيل ! به روايات و تفاسير مذهبي اضافه كرده و يا يه بيل برداشته ! اين راهي نيست كه بشه با احساس محض و ايماني كور پيمود ، در اين راه احتياج به تفكر است ... گفته هاي ضد و نقيض روايات در اين فيلم خيلي سرگرم كننده است . در اين فيلم مادر پازوليني هم در نقش پيري هاي مريم مقدس بازي كرده و هنگامي كه فرزندش را مانند بره اي به ميان گرگ ها مي فرستد ، ناخود آگاه اشك در چشمان عاشقان پازوليني نقش مي بندد ... 

ماماروما : فيلمي در باره ي فقر و رابطه ي بين شعار هاي دروغين مسئولان آن موقع ايتاليا و واقعيت هاي جامعه .
سالو : آخرين فيلم او كه خيلي ها قتل او را هم به دليل ساخت همين فيلم مي دانند . پازوليني قبل از پخش اين فيلم به قتل رسيد و
در خيلي از كشور ها هم فيلم اجازه ي نمايش نيافت . اين فيلم آخرين تلاش پازوليني براي آگاه كردن مردم از اوضاع نابسامان جهان و سياست هاي كثيف كشور ها بود . در دنياي آشفته ي ما بهترين تعريف از سياست و حكومت همين فيلم سالو است . فيلمي كه اكثر مردم مي گويند تهوع آور و غير ابل تحمل است ولي از اين غافل اند كه خودشان هم همان برده هايي هستند كه در فيلم مي بينيم . تنها فرقش اين است كه او حقيقت را به ما نشان داده ولي ما دوست داريم دروغ و رويا را باور كنيم ...
شما مي گوئيد آن صحنه كه انسان هارا مجبور به خوردن .... مي كنند غير قابل تحمل است غافل از اين كه حكام و نمايندگان مجلس ها هم در تمام كشور ها همين كار را مي كنند ، قانون هايي بر اساس سليقه خودشان وضع مي كنند و مارا مجبور به انجام آن مي كنند با دروغ هايي مثل نظم اجتماعي ! سعادت بشري ! و مزخرفاتي از اين قبيل . فقط براي توجيه و ارضاي عقده ها ، خرافات ، اعتقادات و روياهاي خودشان ...

خلاصه اینکه وقتی امثال پازولینی رو با افتخار می کشیم و زندان می کنیم باید فیلم هایمان به این سطح از ابتذال و سخافت کشیده بشه.
(آقاي مرسلي دلم لك زده برا يكي از نظرات )