هي ... چي بگم ؟ چند نفر تو اصفهان ميان وسط باغ مردم ، دست و پاي مردها را مي بندد و به خانم ها تجاوز مي كنند.
اون وقت رئيس اداره آگاهي هم با بي شرمي تمام مياد تو تلويزيون ميگه : "شايد اگه خانم ها حجاب بيشتري داشتند و بيشتر مواظب رفتارشون بودند اين اتفاق نمي افتاد و اين كه مقصر اصلی واقعه، افراد مورد تعرض هستند" ! كم مونده بره دست اون حيوون ها رو هم ببوسه كه ازتون ممنونيم كه اون اشخاص رو به سزاي اعمالشون رسونديد ! دمتون گرم خيلي حال كرديم ، حقشون بود !
چي بگم كه عصباني ام . آقا اصلا گيريم اون خانم ها #*@& بودند ! و داشتند داد مي زدند بيايد @$$##% ! طرف بايد به خودش اجازه بده بره دست و پاي نصف رو ببنده و بقيه رو بدون رضايت خودشون .... ؟
تا وقتي كه اين ديدگاه ها تو جامعه وجود داشته باشه هيچ وقت از لحاظ اخلاقي پيشرفت نمي كنيم كه هيچ ، هميشه هم در حال پس رفتيم ... ياد يكي از دوستام افتادم كه تو پارك چند تا زورگير گوشيش رو دزديده بودند ، وقتي رفت اداره آگاهي بهش گفتند اصلا تو چرا رفته بودي پارك ! يا چرا راه دور بريم خودم .
دو سال پيش ساعت نه و نيم شب دم در خونه خودمون چهار نفر با چاقو و قمه بهم حمله كردند . من كه باورم نمي شد به همين بي در و پيكري و سادگي باشه ، گفتم واسه چي ؟ گوشي مال خودمه و باهاشون درگير شدم ... و بعد از چند ثانيه فهميدم كه نه گوشي مال من نيست ! همون طور كه هيچ چيز ما مال خودمون نيست . بعد از ترخيص از بيمارستان در حالي كه مواظب بودم بخيه هاي دست و سرم باز نشه رفتم اداره آگاهي ، بهم گفتند آخه ساعت نه و نيم شب با گوشي تو كوچه چه كار مي كردي ؟!! حتما تو دلشون هم گفتند حقشه با نور گوشيش تو اون تاريكي اون ها رو تحريك كرده !
يه شب هم ديروقت داشتم مي اومدم خونه ديدم يه ماشين جلوي بيمارستان نگه داشت و سه نفر به سرعت يه دختر رو از تو ماشين پرت كردن رو پله هاي بيمارستان و فرار كردند . همه همسايه ها مي گفتند : دختره حتما حقش بوده ، شايد خودش تنش مي خاريده !
يه شب ديگه هم ... بگم ؟ من كه هر چند وقت يه بار يكي از اين اتفاقا اطراف خونمون مي بينم ... انتقاد هم كنم مي گن فلاني و بهماني . يادمون نره تا انتقاد نباشه پيشرفتي به وجود نمياد . تعريف ها و حمايت هاي الكي فقط باعث افت و پس رفته اما انتقاد چه سازنده و چه غير سازنده اش موجب پيشرفته يا لااقل باعث ميشه از اين كه هستيم بدتر نشيم .

(ديد عده اي از افراد جامعه)