فراموش کردم
رتبه کلی: 9613


درباره من
شرما454 (CRISSR7 )    

من گرفتم تو نگیر

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۲۰ ساعت 19:50 بازدید کل: 101 بازدید امروز: 100
 

زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر     من گرفتم تو نگیر

چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر     من گرفتم تو نگیر

بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر

زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر     من گرفتم تو نگیر

یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر     من گرفتم تو نگیر

بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان
بودم از جمع خوشان

خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر     من گرفتم تو نگیر

ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم    
بستر راحت و نرم

زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر     من گرفتم تو نگیر

بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم

چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر     من گرفتم تو نگیر

من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام

می دهد یونجه به من جای پنیر     من گرفتم تو نگیر

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۴/۲۰ - ۱۹:۵۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)