مطالعهی صحیح تاریخ، و عبرتآموزی از آن همواره راهگشا و نزد خردمندان، چراغ راه آینده شمرده میشود. بدترین نوع خیانت به تاریخ، دلبخواهسازی آن است. حذف نقاط تاریک و بزرگنمایی در نقاط روشن و دروغ گفتن و دروغ نوشتن، روشهای خیانت به تاریخ است. در اینباره باید توجه داشت عدهای بدون توجه به هویت راستین ایرانیان، تلاش میکنند هویتی جدید (و ناشی از بافتههای استعمارگران) را به ملت تحمیل کنند. برای نمونه، کسانی را که هیچ جایگاهی در تاریخ مکتوب و شفاهی ایرانیان نداشته را به عنوان نماد مطلق هویت ایرانی معرفی کنند.
حقیقت این است که از جمله این افراد، کوروش هخامنشی است که هیچ جایگاهی در تاریخ نداشته و هیچگاه به عنوان الگو برای ایرانیان مطرح نبود. نه در اوستا و نه در خداینامهها و نه در شاهنامه (که زندگی شاهان ایران باستان است) نام و یادی از کوروش نیست.
از سویی دیگر ابوریحان بیرونی به صراحت به علت این امر اشاره کرده است، که چرا یهودیان ویونانیان از کوروش نام آوردهاند، ولی در منابع ایرانی یادی از کوروش نمیشود، و در ادامه پاسخ میدهد که کوروش تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دستنشانده بود، که از سوی بهمن اردشیربر فارس و بابل حکومت میکرد. و هیچ شخصیت و جایگاهی بالاتر از این نداشت، ولیکن یهودیان ویونانیان (به تبعیت از افسانهها و تاریخسازیها) دربارهی کوروش به غلط بزرگنمایی کرده و به خطا رفتهاند. [۱]
از دیگر سوی، هم منشور کوروش و هم نمادهای موجود در کاخ سلطنتی کوروش (!) نشانگر این است که وی بتهای شیطانی بعل و مردوک / مردوخ را پرستش میکرد. [۲] لیکن برخی این مسئله را چنین توجیه میکنند که کوروش واقعاً بت پرست نبود! بلکه برای همراهی و همزبانی با مردم به خدایان و بتها احترام میگذاشت! و دین خود را به دیگران تحمیل نمیکرد!
در پاسخ باید بگوییم:
1. احترام به بتهای شیطانی که در معابد آنها هر نوع فساد و پلیدی و درندگی رخ میدهد، در حقیقت بیاحترامی به یکتاپرستی است. یکتاپرستی یعنی پرستش و بندگی به درگاه خدای یگانه و به رسمیت نشناختن خدایان دروغین و بتها. حال چگونه ممکن است کسی یکتاپرست باشد و در عین حال به خدایان دروغین و بتها احترام بگذارد؟! مخصوصاً اینکه کوروش به ادعای باستانگرایانقدرتِ مطلق امپراتوری هخامنشیان بود! و در موضع ضعف قرار نداشت که مجبور به مماشات باشد.
2. کوروش دین خود را به دیگران تحمیل نمیکرد (؟!)، پس چرا حاکمیت خود را به دیگران تحمیل میکرد؟! لشکرکشیهای متعدد و وقوع جنگهای فراوان حاکی از این امر است. [۳]
3. کوروش در پی حکومت کردن بود و برای او فرقی نداشت که مردم در جهل و بتپرستی وشیطانپرستی غوطهور باشند. لذا نه تنها به مردم اجازهی شیطانپرستی میداد، بلکه معبد اسانگیلا/ معبد اسگیله و... را نیز تعمیر و تزیین میکرد.
4. وجود نماد بت بعل در کاخ سلطنتی کوروش، چه ارتباطی با احترام به مردم سرزمینهای دیگر دارد؟! (در بحث بعل و هخامنشیان توضیح مستند و مستدل ارائه شد).
5. اگر بپذیریم که کوروش، برای بتهای شیطانی بعل و مردوک و... مقام خدایی قائل بود و خود را بندهی آنان میدانست (همانطور که در منشور آمده است)، دیگر حرفی نمیماند، اما اگر برای راضی نگه داشتن مردم، و جلب توجه و تحکیم قدرت خود آن بتها را محترم میشمرد، و قلباً اعتقادی به آن بتها نداشت، پس رفتارش مصداق دروغگویی و ریاکاری بوده است. و همهی اینها وقتی غیرقابل توجیه میشود که وی در موضع قدرت بود، لیکن هیچ تلاشی برای برقراری حق نکرد.
پینوشتها:
[۱] بنگرید به: دیدگاه ابوریحان بیرونی درباره اشتباه بودن تطبیق کورش با کیخسرو (همراه با توضیحان ابوریحان درباره شخصیت و هویت واقعی کورش)
[۲] بنگرید به: «کورش هخامنشی و پرستش مردوک» و: «هخامنشیان و بت بعل!»
[۳] بنگرید به: «فرمانروای دروغین صلح»
منبع: ادیان نت