یك پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیكی یك دبیرستان خرید. یكی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش میرفت تا این كه مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی كلاسها سه تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی كه بلند، بلند با هم حرف می زدند،...
تاریخ درج:
۹۱/۰۵/۰۲ - ۰۱:۵۴ 0 نظر , 490
بازدید