در فرهنگ قرآن برای کسانی که به رستگاری و سعادت رسیده اند ویژگیهای خاصی بیان شده است. برای کسانی که طالب فلاح و راستگاری هستند بسیار لازم است جویای منطق قرآن شوند و از آن ملاک و معیار ها با خبر شوند تا اینکه خود را با آن وازن الهی تطبیق داده و در نهایت فلاح و رستگاری خود را تضمین نمایند.
کلید اول: عبادت و نماز خاشعانه
در منطق قرآن کسانی که در دنیا توانسته باشند خدای متعال را خاشعانه عبادت کنند رهنمود میشوند. بعضی افراد هرچند در دنیا نماز را ترک نمی کنند ولی نماز خواندن آنها دارای ویژگی خشوع نیست و چه بسا این عدم خشوع در نماز تاثیر واقعی بندگی را در آنها نداشته باشد.
قرآن مجید یکی از ویژگی های ممنان رستگار را خشوع در نماز معرفی می نماید:«قَد اَفلَحَ المُمِنُونَ الَّذِینَ هُم فِی صَلاتِهِم خاشِعُونَ[مومنون/2-1]به تحقیق رستگار شدند ممنان، آنان که در نمازشان خشوع دارن».
" خاشعون" از ماده" خشوع" به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا میشود، و آثارش در بدن ظاهر میگردد.
کلید دوم: نزدیکی به لغویات ممنوع
وَ الَّذینَ هُم عَنِ اللَّغوِ مُعرِضُونَ [مومنون/3] و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند»
یکی از موانع کمال و رسیدن به سعادت و رستگاری اشتغال به کارهای لغو و بیهوده است. کسانی که در دنیا نتواستهاند مرز میان کارهای خوب وکارهای لغو و بیهوده را جدا کنند خود را از درجات سعادت محروم ساخته است.
البته این نکته حائز اهمیت است لغو تنها شامل سخنان و افعال بیهوده نمیشود بلکه افکار بیهوده و بی پایهای که انسان را از یاد خدا غافل و از تفکر در آنچه مفید و سازنده است به خود مشغول میدارد همه در مفهوم لغو جمع است.
کلید سوم: از پرداخت زکات امتناع نمیکند
وَ الَّذینَ هُم لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ [مومنون/4] و آنها که زکات را انجام میدهند».
در فرهنگ قرآنی کسانی که در زندگی دنیایی خود سهمی از اموال و داشته خود را به عنوان زکات در اختیار نیازمندان قرار می دهند در زمره رستگاران قرار دارند.
کلیدچهارم: از آلودگی بی عفتی بدورند
از جمله زیبا ترین مولفه ها و شاخص های افراد رستگار و سعادتمنددر فرهنگ قران دوری از بی عفتی و روابط نامشروع است.خداوند متعال در این خصوص می فرماید:
«وَالَّذینَ هُم لِفُرُوجِهِم حافِظُونَ [مومنون/5] و آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بیعفتی) حفظ میکنند».
کلید پنجم: توبه و رجوع به درگاه الهی دارند
شاید زندگی کردن بدون گناه کار سختی باشد ولی یقیناً غیر ممکن نیست. ولی با این حال اگر انسان در حیات دنیوی خود مرتکب فعل حرامی شد نباید درهای رحمت الهی را به روی خود بسته ببیند چرا که این باور خود از بدترین گناهان به حساب می آید در منطق قرآن کسانی که به سوی خدای متعال بازگشت میکنند رستگارند:
«وتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا المُمِنُونَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون[نور/31] و همگی بسوی خدا بازگردید ای ممنان، تا رستگار شوید!».
کلید ششم: رعایت تقوای الهی
رعایت تقوای به این معنا ست که انسان متقی دارای صفتی می شود که او را از گناه و نافرمانی خداوند متعال، باز میدارد و بر طاعت و بندگی او برمیانگیزد. خداوند متعال در وصف و سرانجام تقوای الهی می فرماید:«فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الأَلبابِ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ [مائده/100] از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!».
موانع سعادت و خوشبختی
1. اعراض از ذکر خدا
"و هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت."(1)
از این آیه استفاده می شود که روی گردانی از یاد خدا زندگی سخت و پرمشقتی را به دنبال داشته و مانع از رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی است.
2. عصیان و تمرد از احکام الهی
"و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می کند که جاودانه در آن خواهد ماند، و برای او مجازات خوارکننده ای است." (2)
هر که درمقام عصیان و تمرد برآید و از حدود اسلام بدر رود، سیرت آن خلود در شقاوت و شعله های آتشین است."(3)
3. بدعت در دین
"نگویید: این حلال است و آن حرام... به یقین کسانی که به خدا دروغ می بندند، رستگار نخواهند شد." (4)
از این آیه شریفه استفاده می شود که بدعت در دین و نسبت دادن احکام به خدا بدون دلیل، موجب محرومیت ازرستگاری و سعادت ابدی است، زیرا ریشه بدعت گذاری در دین،گفته های بی اساس و دروغین است و این کار نزد خدا حرام و باعث محرومیت فرد از رستگاری و سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.(5)
4. معصیت و گناه
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است.(6)
از آیه شریفه استفاده می شود که معصیت و گناه، سبب محرومیت از رستگاری و سعادت، و عامل رسیدن به شقاوت و بدبختی است.
5. ظلم و بیدادگری
"مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد." (7)
از این آیه برداشت می شود که ظالمان، بیدادگران و ستمگران از فلاح، رستگاری و سعادت بی بهره اند و نصیبی نخواهند برد، و در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار خواهند گرفت. (8)
6. غفلت
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دلها ]=عقلها[یی دارند که با آن (اندیشه نمی کنند، و) نمی فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی بینند، و گوشهایی که با آن نمی شنوند؛ آن ها هم همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند). (9)
7. هواپرستی
"آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی (بر این که شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده ای افکنده است؟ با این حال چه کسی می تواند غیر از خدا او را هدایت کند؟! آیا متذکر نمی شوید؟!" (10)
پی نوشت ها:
1. طه(20)، آیه.124
2. نساء (4)، آیه .14
3. آقاسیدمحمد حسینی همدانی، انوار درخشان در تفسیر قرآن، پیشین، ج 3، ص .366
4. نحل (16)، آیه .116
5. آیات شریفه دیگری به این مانع اشاره دارد از جمله: انعام (6)، آیه 21، یونس (10)، آیه .70
6. شمس (91)، آیه .10
7. انعام (6)، آیه .21
8. آیات دیگری نیز به این مانع اشاره دارد، از جمله: انعام (6)، آیه 135؛ قصص (28)، آیه .37
9. اعراف (7) آیه .179
10. جاثیه (45)، آیه 23