|
سایه-91
(
![]()
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
132 بازدید امروز: 131
توضیحات:
آقاجان .....! با یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، میخواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم ؛ ای غریبه همیشه آشنای من ، مهدی جان! بازگرد دیگر جانی نمانده است ...... جوانیمان رفت و نیامدی ..... الوعده الوفا ...... شرمنده ی نگاه تو هستم نگاه کن ؛ یک بار هم نگاه به اعماق چاه کن . ما غرق در«گناه» شدیم و نیامدی ؛ آقا؛ بیا دوباره مرا «بی گناه» کن . آقا؛مراکنارخودت جای می دهی ؟ لطفی بزرگ درحقّ این روسیاه کن. یک روز ، نه ؛ ثانیه ای ؛ لحظه ای فقط ؛ چَشم مرا «مسیر قدم هایِ ماه» کن. آقا ؛ زمین شلوغ شده ؛ گُم شدم ؛ بیا ؛ فکری به حال گمشده ی بی پناه کن. آقا ؛فدای چَشم تو ؛چَشمان خیس من ؛ شرمنده ی نگاه تو هستم نگاه کن .......... جان بی ارزشم فدای یک تار موی قطب عالم امکان، صاحب زمین و زمان، امام پیروز بر کل جهان ، منتقم و خونخواه سید و سرور آزادگان حضرت بقیة الله الاعظم روحی له الفداء .......... « اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج »
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۲/۱۷ ساعت 16:38
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|