|
سایه-91
(Emotional-girl )
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
160 بازدید امروز: 158
توضیحات:
روز نهم ماه محرّم الحرام (تاسوعا) : 1 . آمدن لشکر تازه نفس به کربلا در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد ، و شمر نامه ابن زیاد را آورد .............. 2 . در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای که از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ که لشکرگاه و پادگان کوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد کربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت کرد . ابن سعد به شمر گفت : وای بر تو ! خدا خانه ات را خراب کند ، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای . به خدا قسم ! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و کار را خراب کردی ......... 3 . امان نامه شمر برای فرزندان ام البنین علیه ا السلام در این روز شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود ، از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید و بانگ برآورد : أین بنو اختنا : پسران خواهر ما کجایند ؟ و عباس ، عبداللّه ، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام که مادرشان ام البنین علیه االسلام بود) را طلبید . ولی آن بزرگواران جواب ندادند . امام حسین علیه السلام فرمودند : جواب او را بدهید اگر چه فاسق است . حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند : چه می گویی ؟ شمر گفت :من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام . شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید . حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود : لعنت خدا بر تو و امیر تو ( و بر امان تو ) باد . ما را امان می دهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد ........... 4 . در این روز اعلان جنگ شد که حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر کرد . امام حسین علیه السلام فرمود : ای عباس ! جانم فدای تو باد ، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند ؟ حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد که اینان میگویند : یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید . امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند : اگر میتوانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم . خدای متعال میداند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم ............ حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست . عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت ، سرانجام از لشکریان خود پرسید که چه باید کرد ؟ " عمرو بن حجاج " گفت : سبحان اللّه ! اگر اهل دیلم و کفار از تو چنین تقاضایی میکردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی . عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت : ما به شما تا فردا مهلت میدهیم ، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه میسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت ............. 5 . محاصره خیمه ها در کربلا : امام صادق علیه السلام فرمودند : تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند ، و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند ، وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود ......... 6 . درخواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام : عصر روز نهم محرم ، عمربن سعد به سپاهیان خود فرمان داد تا به سمت خیمه امام حسین علیه السلام حرکت و جنگ را آغاز کنند . به آنان گفت: ای سپاه خدا ! سوار شوید و شاد باشید که به بهشت می روید ! » امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند . چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارد ، حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد . آنها ابتدا قبول نکردند ، ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند .......... 7 . خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند ، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند . در شام روز نهم محرم ، امام حسین علیه السلام خطبه ای مهم برای اصحاب و یاران خویش ایراد فرمودند و ضمن سخنانی، چنین فرمودند : « به درستی که من یارانی بهتر و با وفاتر از اصحاب و یاران خود سراغ ندارم من می دانم که فردا کار ما با این ها به جنگ خواهد انجامید . من بیعت خود را از شما بر می دارم و به شما اجازه می دهم تا از سیاهی شب برای پیمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده کنید و هریک از شما ، دست یک تن از اهل بیت مرا بگیرید و پراکنده شوید . » آن گاه ، اهل بیت و اصحاب آن حضرت ، یکی پس از دیگری برخاستند و بر فداکاری و وفاداری خود تا مرز شهادت ، نسبت به امام ، پافشاری کردند .................. ۱.کافی:ج۴ ص ۱۷۴ ۲.اعلام الوری :ج۱ ص۴۵۵ فیض العلام:ص۱۴۳بحار الانوار :ج۴۴ص۳۶۱ ۳.از مدینه تا مدینه :ص۳۸۱_۳۸۲ ۴.اعلام الوری:ج۱ ص۴۵۵فیض العلام:ص۱۴۶بحارالانوار :ج۴۴ص۳۹۲ ۵ .مناقب ابن شهر آشوب:ج۴ ص۱۰۷ ۶.اعلام الوری :ج۱ ص۴۵۵فیض العلام:ص۱۴۶ ۷. مناقب ابن شهر آشوب:ج۴ ص۱۰۷ 8 . حفر خندق در اطراف خیمه های امام حسین علیه السلام در روز نهم محرم، امام حسین علیه السلام به یارانش فرمان داد تا اطراف خیمه ها را خندق بکنند و آن را از تیغ و خار پرکنند تا در هنگام جنگ، دشمنان نتوانند از پشت سر به خیمه ها یورش ببرند. 9 . غسل شهادت گفته اند که شام روز نهم ، شماری از اصحاب امام حسین علیه السلام ، همراه حضرت علی اکبر علیه السلام ، مشک هایی آب از فرات برای خیمه ها آوردند و اصحاب امام ، دسته جمعی غسل شهادت کردند . نیز گفته شده است که برخی از اصحاب با هم شوخی می کردند ! بریر با عبدالرحمن مزاح می کرد ؛ عبدالرحمن به او گفت : حال وقت مزاح و شوخی نیست . » بریر گفت : نزدیکان من می دانند که من هرگز نه در جوانی و نه در کهن سالی ، اهل شوخی نبوده ام ؛ ولی چون به بهشت بشارت داده شده ام ، سر از پا نمی شناسم و فاصله ام را تا بهشت ، جز شهادت نمی دانم ..............» بأبی أنت و اُمـی و همه اجـدادم ؛ تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتـادم ......؟ اَلسَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَ عَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَ عَلی اَولادِ الحُسَینِ وَ عَلی اَصحابِ الحُسَینِ وَ عَلی عَباسِ الحُسَین اَلَلهُمَ ارزُقنا زِیارةِ اَلحُسَین فِی قَریبِ عاجل وَ شِفاعَتهَ فِی الآخِرَة .........
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۷/۱۹ ساعت 23:11
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|