احتمالاً برای شما هم پیش آمده که به بانکی مراجعه کنید و با دریافت نوبت متوجه شوید که ۳۰ یا حدوداً ۴۰ نفر قبل از شما در صف انتظار هستند که بالطبع باید به تعداد همین نفرات برای رسیدن به نوبتتان، شکیبا باشید. در حالی که از غلغله جمعیت، نه میتوان صندلی خالی پیدا نمود و نه به باجههایی که با وجود خالی بودن آنها، کارمندان از فرا خواندن مشتریها سر باز می زنند، رجوع کرد. چنانکه که هر کدام از کارمندان به نوعی خود را سرگرم کردهاند غیر از اینکه کاری از ارباب رجوع، رفع شود... یکی با شمردن پول، دیگری با میتینگهای دوستانه و یکی هم با خوردن چایی!
انگار نه انگار که مردمی منتظر هستند تا این باجهدارهای محترم(!) کار آنها را راه بیاندازند و همین ارباب رجوعها با اعصابی که آستانهاش در حال سر رفتن است، نگاهشان تنها به یک سمت است و آن تابلوی اعلان شمارهها است تا ببینند این آسیاب کی در نوبت آنان به صدا در خواهد آمد... نکته قابل تامل اینجاست که رئیس و معاون هم با رویت چنین وضعی، در چپترین قسمت علی چپ سیر میکند!
و جالبتر اینکه نه تنها شمارهای از دستگاه اعلان شنیده نمیشود بلکه هر فرد جدیدی وارد بانک میشود -از ما بهتران- بدون اینکه شمارهای بگیرد و در انتظار نوبت بنشیند، مستقیم مقابل باجهای جلوس میکند که با کارمند آن قرابتی دارد لذا تنها در این دقایق احدی از کارمندان غایب را میتوان در یکی از باجههای خالی در حال فعالیت برای راه انداختن کار دوستان خود مشاهده کرد این در حالی است که افراد منتظر -از ایشان بدتران- چشم خود را به شمارههای روی دیوار دوختهاند...
البته این بیتفاوتی به انتظار دهها نفر در صفِ نجیب؛ شاید تقصیر آن باجه نشینها و وجدان کاریشان هم نباشد و این سیاست بانکها مبنی بر شلوغتر نشان دادن هر چه بیشتر بانک با تعداد بالای مراجعهکنندگان باشد تا بانک خود را معتبرتر نشان دهند!
به هر حال چه سیاست بانکی باشد و چه وجدان خفته باجهنشینها، باید این را در نظر گرفت که مشتری مداری از برخی بانکهای شهرستان رخت بسته و باجههای خالی بانکها و ساعتها معطلی مراجعهکنندگان نیازمند سرکشیهای منظم مسئولین امر به جهت رفع این معضل میباشد.