تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی ،
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاریست
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در زندگی سبز است
هنوز پنجره باز است
تو از بلندی ایوان به باغ می نگری
درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها
به آن تبسم شیرین
به آن تبس...
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۰۶ - ۱۲:۵۱ 5 نظر , 131
بازدید