فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 851


درباره من
بهار شیرازی (FERMESK43 )    

شیطان

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۸/۱۴ ساعت 10:05 بازدید کل: 178 بازدید امروز: 156
 

امروز ظهر شیطان را دیدم !نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشتگفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اندشیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!گفتم:به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم.دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟!شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پــــدر منی!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۸/۱۴ - ۱۰:۰۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (4)