عشق را به دست خواب سپرده ام ،هرچه هست تکرار تکراری تنهایی ست ...
***
ببین چه تلخ کرده ای خیال ساده ی مرا
چه ساده فرض کرده ای
همین بهانه ی مرا...
چه بی ترانه مانده ام
....
فقط خدا خدا کنم
من از تو دل بریده ام
بریدن از نگاه تو
مرا به خاک می کشد
حریم چشم های تو
...
فقط به یاد من بگو
چگونه ساده گم شدی
چگونه خواب رفته ای
مرا به من سپرده ای
***
نه از خدا
نه از دلت
نه از تمام بودنم
به هیچ و پوچ قانعی
به من که نه به دست خود
دوباره یک نظر بگو
به روز تلخ رفتنت
همیشه درد می کشم...
**************
بی تابم و خورشید فقط می داند
تبم اندازه ی اوج نفس گرم زمین است...
"بداهه"
به دل نگیرید بریده ام ...بی نفس مانده ام همین !!!!!!