باران ...
دیری ست که کابوس بدی می بینم
لای نفسم نشسته ای غمگینم
باران شده ای دلم به باران خوش نیست
ای کاش کمی کنج لبت بنشینم
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
آرام...: نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم
پسر تنها69:
بـــارون داره هــــدر میشه ...
بیــــا با من قـــدم بــزن ...
Amir Beckham: Dchox
صدای هـــق هق گریه هام
از هـــــمون گلویی میاد که
تو از رگـــــش به من نـــــزدیکتری"...
خسته اش کرده ام
خودش هم نمی داند با من چه کند
تو ندیدی اون نگاه رو تا بفهمی از کی میگم
چشمای اون زیر بارون سرپناه امن من بود
سایه بون دنج پلکاش جای خوب گرم شدن بود
تنها شب مونده و بارون همه ی سهم من این بود
تو پرنده بودی من سرو ریشه هام توی زمین بود
اگه اون رو دیده بودی با من این شعرو میخوندی
رو به شب داد میکشیدی نازنین چرا نموندی؟
حالا زیر چتر بارون بی اون خیس خیس خیسم
زیر رگبار گلایه دارم از اون مینویسم