فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
پژاره (FOROOZAN55 )    

رباعی باران...شعرخودم

درج شده در تاریخ ۹۲/۱۰/۱۰ ساعت 10:37 بازدید کل: 292 بازدید امروز: 212
 

 

باران...

 

باران ...

 

دیری ست که کابوس بدی می بینم

لای نفسم نشسته ای غمگینم

باران شده ای دلم به باران خوش نیست

ای کاش کمی کنج لبت بنشینم

این مطلب توسط امین داودی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۱۰/۱۰ - ۱۲:۱۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
پژاره(FOROOZAN55 )
۹۲/۱۰/۱۰ - 19:46
نقل قول:
آرام...: نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم...
درود بر شما
آلاله سرخ زاگروس(faim )
۹۲/۱۰/۱۰ - 20:30
مال بوگم رمانی و چگ
سمیه سعادت(somayye )
۹۲/۱۰/۱۱ - 03:05
عالی بود
پژاره(FOROOZAN55 )
۹۲/۱۰/۱۱ - 03:09
نقل قول:
پسر تنها69:
این نظر توسط خود ارسال کننده نظر حذف شده است.
عشق آبی(inter )
۹۲/۱۰/۱۱ - 16:42


بـــارون داره هــــدر میشه ...

بیــــا با من قـــدم بــزن ...
این نظر توسط ارسال کننده محتوا حذف شده است.
پژاره(FOROOZAN55 )
۹۲/۱۰/۱۱ - 19:27
این نظر توسط خود ارسال کننده نظر حذف شده است.
پژاره(FOROOZAN55 )
۹۲/۱۰/۱۲ - 02:29
Amir Beckham(amirseven )
۹۲/۱۰/۱۲ - 02:32
پژاره(FOROOZAN55 )
۹۲/۱۰/۱۲ - 02:42
نقل قول:
Amir Beckham: Dchox
هخامنش پارسانژاد(HAKHA )
۹۲/۱۰/۱۲ - 20:52
بسیار تماشایی و آراسته ای / از رونق ماه آسمان کاسته ای / انگار نه انگار که ما را دیدی / از روی کدام دنده بر خاسته ای
زهرا62(star62 )
۹۲/۱۰/۱۹ - 17:44
خـــــــــدایا حواســـــت هســــــــت؟
صدای هـــق هق گریه هام
از هـــــمون گلویی میاد که
تو از رگـــــش به من نـــــزدیکتری"...
تحریرخیال(tahrirekhial )
۹۲/۱۰/۲۰ - 02:51
گاهی خیال میکنم روی دست خدا مانده ام
خسته اش کرده ام
خودش هم نمی داند با من چه کند
تحریرخیال(tahrirekhial )
۹۳/۰۱/۱۷ - 09:22
زیر بارون راه نرفتی تا بفهمی من چی میگم

تو ندیدی اون نگاه رو تا بفهمی از کی میگم

چشمای اون زیر بارون سرپناه امن من بود

سایه بون دنج پلکاش جای خوب گرم شدن بود

تنها شب مونده و بارون همه ی سهم من این بود

تو پرنده بودی من سرو ریشه هام توی زمین بود

اگه اون رو دیده بودی با من این شعرو میخوندی

رو به شب داد میکشیدی نازنین چرا نموندی؟

حالا زیر چتر بارون بی اون خیس خیس خیسم

زیر رگبار گلایه دارم از اون مینویسم
قوجا شاعیر(morid )
۹۳/۰۳/۳۰ - 21:01
رباعی بسیار دلنشینی خواندم یاد باران افتادم
**امیرساعی**(nafir )
۹۳/۰۳/۳۰ - 21:08
زیباست مثل دیگرسروده هاتون
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)