رسیدیم به آخر خط ........... آخر جاده
اینجا دو راهی است .......... جایی که سفر تمام میشود ...........
سفر با هم پیمودن ،تمام میشود ...
باز هم افقی مبهم و مه گرفته روبروی هر یک از راه ها نمایان است ..........
به دنبال چراغی روشن.... راه شناسی راستگو.... و یا همسفری هم پا....... باید گشت
این بیت در ذهنم زنگ میزند:
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم..............
روزگار غریبی است.....
امروز که میخواهم بروم از طی کردن این مسیر در کنار شما.....
چمدانی خاطره همراهم هست.
از تک تک شما....
از آنهایی که شناختم و نشناختم
از آنهایی که انتظارشان را کشیدم
از آنهایی که مشکلاتمان را با هم قسمت کردیم
از آنهایی که افکارمان را روی نوشته هایمان به هم هدیه دادیم.....
از آنهایی که دردهایشان برایمان درد بود و شادی هاشان برایمان شادی
همه را در صندوقچه دارم ......
و خوشحالم....
اگر مهلتی دگر باره بود ....
سراغی خواهم گرفت ....
زمان به آرامی میگذرد و برای همراهی در انتظار هیچ کس منتظر نمیشود.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بگذار که پنهان بود این درد جگر سوز
پندار که گفتیم و دلی چند شکستیم
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگه دوست داشتین پیامهاتون رو برام بفرستید:
WWW.Fotros.taha@yahoo.com