چرتکه می اندازم روز های نبودنت رااین روز ها بدهی ات دارد زیاد می شود...
.
. نمی خواهی بازگردی؟ نترس !
.
. ارزان حساب می کنم! اگر برگردی قول می دهم تمام بدهی ات را
.
. به آغوش پرمهرت بفروشم ..!!!
ایـن شــعرهـــا بـــرونــد بــه جــهنّم مــن فقــط دیــوانـه ی آن لحــظه ام …
.
. که قــــلبت…
.
. زیــــر ســـرمدسـت و پـــا بزند!!
می گــــم : خداحــافظ که تُــو، چشم تـَــر کـنی که بـگــی: کـجـا؟ مَگـه دَست خُودتـه این اومَــدنو رَفتـَــنا ؟
.
.بعدش سفت بغلم کُـنی بـگــــی: که هیچ رفتَــنی تـُـو کار نیست اینـو توو مُخت فرو کُـن !
.
.هَمیـن جـا ، بـه دلت اشاره کُنی ، جاتـه تا هَمیشـه ! آخــــر سَرش هم مُحکـم بگی: شـیر فـَهم شــد؟
.
.که مَــن ، دل ضَعفـه بگیرم از این همـه عاشقانـه های مَردونـه و مُحـکَمت ..!