فراموش کردم
رتبه کلی: 1072


درباره من
جعفر نظری (GROOHBAN )    

چرا زنگنه نباید وزیر نفت باشه؟! (ماجرای کرسنت به زبان ساده)

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۳/۳۱ ساعت 12:28 بازدید کل: 277 بازدید امروز: 276
 

متن مهمی درباره قرارداد کرسنت که یکی از دلایل پنهان محکومیت سبک مهدی هاشمی رو نشون می ده:

بچه‌های بالا نخوانند!
چرا زنگنه نباید وزیر نفت باشه؟! (ماجرای کرسنت به زبان ساده)

در زمانی که بیژن زنگنه وزیر نفت دولت خاتمی بود ، یک قرارداد عظیم صادرات گاز با یک شرکت اماراتی به نام کرسنت بسته شد. (تا اینجاش که خیلی هم خوب!). این قرارداد 25ساله بسته شد! (خیلی هم عالی!). ولی یه نکته‌ی جالب توی این قرارداد گنجونده شده بود، اونم این که به جای اینکه قیمت گاز به صورت شناور و متناسب با افزایش نرخ جهانی محاسبه بشه، قیمتش به صورت تقریبا ثابت تعیین شده بود! جوری که بعد از چند سال پول استخراج گاز هم ازش در نمیومد چه برسه به سود!

 خلاصه آش اونقدر شور بود که بعد از انتقادات رسانه‌هایی مثل کیهان، صدای حسن روحانی که اون زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود هم دراومد و به خاتمی اعتراض کرد.

حالا تا اینجاشو داشته باشین، بریم یه گوشه دیگه از این جهان پهناور ببینیم چه خبره!
توی کشور نروژ، وقتی داشتن حساب‌های مالی یکی از شرکت‌های بزرگ نفتی خودشون به نام «استات‌اویل» رو بررسی می‌کردن، به چند تا پرداخت مشکوک برخوردن! قضیه رو دادگاهی کردن و مدیران اون شرکت بازجویی کردن و تهش معلوم شد که بله،...... این پولها به حساب یه بابایی به نام «عباس یزدان‌پناه» واریز شده تا بتونن توی توسعه پارس‌جنوبی با ایران همکاری کنن!
حالا عباس دیگه کیه؟! نروژی‌ها آمار می‌گیرن می‌بینن این بابا توی ایران هیچ‌کاره‌ست! می‌گن این که کاره‌ای نیس! پس واسه چی بهش این رشوه‌های کلان رو دادین؟! میگن که این بابا واسطه‌ی ما با «جونیور» بود! جونیور؟! جونیور دیگه چه جونوریه؟! میگن نمیدونیم، ولی هر وقت با این جونیور جلسه میذاشتیم کارا ردیف میشد. لامصب خیلی نفوذ داره توی ایران!

ماجرا واسه ایران هم جذاب میشه. آمار می‌گیرن می‌بینن بله! عباس قصه‌ی ما، هم‌کلاسی دوران مدرسه و دانشگاه و رفیق کودکی و بزرگسالی گرمابه و گلستان آقامهدی خودمونه! مهدی هاشمی رفسنجانی!!
عکس مهدی رو میفرستن نروژ میگن جونیور این بود؟! میگن خود پدرسوخته‌شه! خلاصه، معلوم میشه که مهدی شیتیل می‌گرفته و از اینور با بیژن هماهنگ میکرده و کارها رو راست و ریس میکرده! حالا پرانتز بسته، برمی‌گردیم به قصه‌ی خودمون...
وقتی گند قرارداد کرسنت دراومد که آخه چطور ممکنه مدیران نفتی ما اینقدر احمق باشن که زیر بار همچین قرارداد فاجعه‌باری برن، شاخک‌ها یه خورده تیز شد! حتی مشخص شد که توی قرارداد اولیه‌ی کرسنت، برای ایران حق فسخ قرارداد وجود داشته، ولی طی الحاقیه‌ی ششم قرارداد که بعداً بهش اضافه کردن، اولاً حق فسخ از ایران سلب شده و ثانیاً فروش گاز ایران به امارات، منحصراً در اختیار شرکت کرسنت قرار گرفته! خلاصه تابلو بود که بعضیا در داخل دارن واسه امارات خوش‌رقصی می‌کنن! کاشف به عمل اومد که کرسنت هم چند تا پرداخت کلفت به حساب عباس داشته! واسه همین دولت محمود میزنه زیر میز قرارداد و میگه چون روند انعقاد قرارداد غیرقانونی بوده عمراً اجراییش نمیکنیم!

 دو تا علت هم داشت؛ یکی همون ضرر اقتصادی سنگین به منافع ملی بود. دومیش هم احتمال اعتراض مشتریای دیگه گازمون بود!

 خب.... حق فسخ که نداریم، پس چه جوری می‌تونیم قسر در بریم؟!
 یه راه داره!
اونم این که ثابت کنیم یه فساد در انعقاد قرارداد رخ داده و قانونی نیس! دولت زد زیر میز و گفت مهدی و بیژن قانون رو زیر پا گذاشتن و رشوه گرفتن و قرارداد رو هوا! کرسنت شکایت کرد دادگاه لاهه. دو مرحله دادگاه لاهه به نفع ما تموم شد.... تا اینکه .... دی دی دیرین! حسن‌آقا، بیژن قصه‌ی ما رو نامزد وزارت نفت کرد و چون پای جونیور قصه هم وسط بود و کلاً این ماجرا باید مسکوت میموند تا حیثیت پدرخونده‌های کشور به فنا نره، و از قضا کاری که پول میکنه غول نمیکنه، مجلس هم رأی اعتماد داد!!! آقا بیژن دوباره شد وزیر نفت. عباس هم که کلی اعتراف داشت و میتونست با یه بازجویی ساده، جونیوری بسازه که صدتا جونیور دیگه از بغلش بزنه بیرون، ناپدید شد و بعدشم گفتن توی دوبی به طور کاملاً اتفاقی کشته شده!
بگذریم... امارات رفت لاهه و گفت دیدین ایران داره خالی می‌بنده و همش سیاه‌بازیه؟ اگه واقعاً خلافی رخ داده پس چرا جونیور داره راس راس واسه خودش میگرده و بیژن هم دوباره شد وزیر نفت؟! لاهه هم دید راس میگنا! این بود که این بار توی دادگاه لاهه محکوم شدیم و به گفته وزیر ارشاد دولت حسن، فعلاً واسه دس گرمی حدود چهل پنجاه هزار میلیارد تومن ناقابل جریمه شدیم و تخمین زده میشه که چند برابر دیگه هم جریمه خواهیم شد!
حالا ایران فرصت محدودی داره واسه اعتراض و ارائه‌ی لایحه به لاهه! بیژن که وزیره و فعلاً‌ کاریش نمیشه کرد. چون اگه اونو بزنن زمین احتمالاً میگه کیا اونو اغفال کردن! و احتمالاً خیلیا شک دارن که بیژن اونا رو هم با خودش میکشه پایین یا نه! واسه همین فعلاً ایشون بالا تشریف دارن. مث عباس هم کم‌آدمی نیس که بکننش تو گونی! میمونه جونیور خودمون یا همون م.ه. معروف! حالا بازم مهدی خودمونی‌تره و میتونه یه حکم کوچولو رو تحمل کنه. اونم نه کل حکم رو! حسن و دوستاش امیدوارن با این شگرد شیره سر لاهه بمالن و بتونن از زیرش بکشن بیرون. مهدی هم بقیه‌ی محکومیتشو توی جزائر قناری می‌گذرونه. به قول خودش (طبق فایل صوتی منتشر شده) با بقیه تقسیم کار کردن و هر کس به وظایف خودش آشناس!

حالا چرا میگم وزیر بودن بیژن یه خیانت بزرگه؟ چون اگه خاطرتون باشه اختلاس سه هزار میلیاردی تیتر اول همه‌ی خبرگزاری‌ها شده بود. ولی این جریمه که ده‌ها برابر اون اختلاسه به دستور شورای عالی امنیت ملی به ریاست خود حاج‌حسن، هیچ رسانه‌ای حق پرداختن بهش و اظهار نظر درباره‌ش رو نداره! تازه اختلاس با جریمه خیلی فرق داره. در اختلاس، پول و ثروت سر جاشه، فقط مالکیتش غیرقانونیه که با کشف اون میشه دوباره اصلاحش کرد. ولی این جریمه‌ی لعنتی رو ما باید بریزیم توی حلقوم اماراتی‌ها تا دشداشه‌هاشونو پر کنن.

حالا ما نه با جونیور کار داریم، نه حسن،‌ نه عباس، نه زندان م.ه.، نه شلاقش، ... فقط این #بیژن رو بکشین پایین و اونم بفرستین جزائر قناری تا بلکه بشه لاهه رو قانع کرد و این جریمه‌ی سنگین از جیب این ملت رنج‌کشیده پرداخت نشه.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۳/۳۱ - ۱۲:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)