فراموش کردم
رتبه کلی: 120


درباره من
با سلام
میخنــــــــدم به
شب زوزه ها ی گرگ
عشق است
غــــــرش شیـــران را .....


_________________________
سِلام
مِن اتا مازرونیمه تیرانه نیشتگاهه دله دَرِمبه ئو اینجه گت بیمه.
شه مازرون ئو ماری زیوون ئو مازرونی فرنگه سه ئو طبری زیوونای سه نویسمبه.
اینجه مه گته هده ف اینتا هسه کا ابلا شه ماری زیوون ره حفظ هاکنم و دیم این هسه کا دیگر مازنیکی نویسانه جا پیوند ایجاد هاکنم ئو مازرون ره دیگرونه سه نیشون هادم.
اگِر مازنیکی(طبری) هسنی ئو طبری بلاگ نویسنی مه سه پغوم بلین کا لینک هاکنیم.
************
سلام
من یک مازندرانی (طبری) ساکن تهران هستم .
اینجا درباره زادگاهم سرزمین مازندران (طبرستان) به زبان مادریم طبری مینویسم.
مازندرانیها قومی هستندکه بیش از 5 درصد جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند و در شش استان (مازندران - گلستان - تهران - سمنان - گیلان - خراسان) ونیز در فولادشهر اصفهان و همچنین در بین برخی عشایر و ایلات زندگی میکنند.زبان مادری شان طبری (مازنی - مازنیکی - مازندرانی) است که خود بیش از دوازده گویش دارد.
_________________________
تعداد معدودی از اولین های شهرم آمل
اولین سازنده موتور های غول پیکر کشتی و قطار در خاور میانه و سومین در جهان

اولین کارخانه تصفیه . تولید وبسته بندی آب معدنی در ایران

اولین سازنده سازه های کشتی در ایران

اولین اورژانس هوایی ایران

اولین بندر صنعتی ایران

اولین کارخانه زغال سنگ در ایران

اولین شهرداری تمام الکترونیک در ایران

اولین نظام خانه در ایران
آولین ساعت ایران

دارنده اولینو اخرین پل قوسی بتنی

در ایران در سال 1315

اولین کارخانه آلمینیوم سازی و اولین صادر کننده آلمینیوم به اروپا در ایران

دارنده اولین مدرسه و دبیرستان در ایران

اولین سازنده دیگ های بخار صنعتی در ایران

حسین قاسمی اولین استاد خلبان ایران

اولین پایتخت شیعه 12 امامی ایران

اولینو بزرگترین کارخانه لبنیاتی در ایران

استاد ،دکتر گودرزی که وی را پدر پزشکی قانونی نوین ایران می دانند
------------------------------------

دوستان گلم پیام تبلیغاتی بدین
حتما میام نظر میدم اگه همون لحظه نظر ندادم مطمئن باشین بلاخره
نظر میدم
_________________________
آمل کهن ترین شهر ایران و سرای قله دماوند بام ایران و زادگاه فرانک و آبتین زادگاه پادشاه فریدون و آرش کمانگیر
منم از همون نسلو ریشه هستم
عاشق آمل

________________________

عاشق رنگ ابی
عاشق روستا با تمام سادگی و یکرنگیشم
________________________
توبه نصوح

به انتظار تو نشستن بزرگترین اشتباه بشر است،من به انتظار تو میدوم! "اللهم عجل لولیک الفرج"
آلبوم: عاشقانه
   
عنوان: پلـک هایت را باز کن ! شعرم را بخوان
پلـک هایت را باز کن ! شعرم را بخوان
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 101 بازدید امروز: 70

این تصویر توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است.
توضیحات:
و شاید این دوستــت دارم ها

پشتِ بوق های ممتـد

به گوشِ گراهام بل می رسد و

ادیسـون ،

برق را از چشمانِ تو کشف کرد ..

هر یکشنبه ؛

با روزنامه های خوانده شده ِ

اقتصاد ؛

موشک درست می کنی به

سمت ِ من پرتاب می کنی و

آوار می شود خانه بر سرم ..

سوار

بر بالِ شاپرک

از ابـرهای پنبه ای عبور می کنی

و روی درخت ِ

سیب می نشینی و

بر لانه یِ گنجشگ ها ،

سنگ ِ یاقوت می گذاری ..

و به

رنگیــن کمان ،

خسته نباشید را

داد می زنی ..

آسمان لحافِ چهل تیکه ایست

برای تـو ..

شب را در آغوش می کشی

و به خواب فرو می روی و

من تا صبح ،

فـلک را سوزن می زنم برایت ..

هر سپیده دَم ؛

از کدام اُفق ،

گیسوانت طلوع می کند و

چشمانت رخت می بندد از آفتابِ نقره ای .. ؟!

امشب،

تو را به زمین قول داده ام ،

می دانم

قُرص می آیی و

درخشان می تابـی ..

پلـک هایت را باز کن !

شعرم را بخوان ..

خودت قافیه سازی کن و

من مراعات

می کنم

ردیف های بی نظیـر تو را ..

و بگو ؛

کدام

فعل ها ،

مُسند ساز است ؟

و بهترین جمله ؛

مُجاز به ایهام است و

استعاره چقدر

تشخیص دادنش

شبیه ِ تشبیه

چشمان ِ تو به چشمان ِ من است ..

و حال ،

با یک تلمیـح ؛

خودت را در داستانِ زندگی ام بینداز ..

آه ای ،

فصلِ تعریف نشده ِ

بُرج ها و

ای

کلمه ی نو ظهورِ تک حرفی ..

مرا به تولدی دوباره ،

نوید ده و

تمام ِ آسیاب های جهان عاری ست از

از نوبت های ِ بی تو ..

آه ای ؛

کتاب چاپ نشده و

ای مسیح ِ

مصلوب بَر

میدان ..

بیـا ؛

آدم ها ،

دور می زنند ،

آزادی را ؛

ای جمهوریِ خواه ِ دیکتاتور ،

من به انقلابی

به رهبـریِ تو

راه راه های

پیراهنت را پیمـا می کنم ..

بگذار

شورش کنم در این عشق ..

من تو را از بَرَم و

تو پُر نمی کنی جای خالی را با خودت ..

مرا ببیـن ،

جوان ِپیری شده ام ،

هر وقت که آمدی ،

یادت بماند ،

عصـا را از کنارِ خاطرات دهی ..

آه ای ،

مرد ِ ثبت شده در تاریخ ،

ای جغرافیای ِ بسط داده شده ،

ای جاده ِ برگشت ِ در دست ِ احداث ..

ای عطرِ نایابِ گیسو ،

ای گـره ِ کورِ

کوک های دلـم ..

ای من ،

ای تــو ..

ای هر چه آوا ِ شیرین ؛

دستانت را کنار دهان بگیر و

مرا صدا بزن !

بگذار ،

هجـی شود تمام

دوستـت دارم

های پُر نقطـه ؛

در انـــتها .......
 
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۷/۰۸ ساعت 01:23
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)