این عطر تو آخر منو می سوزونه من تمام دنیامو تو دستات دیدم من عشقو با احساس تو می فهمیدم..
وقتی که صداتو میشنوم حالم یه حال ِ عجیبه بی رمق میشه این خاصیت غریبه چشماته مثل سنگ خورده رو تن شیشه دوست داشتن تو گاهی حسابم بود هر لحظه با تو بودنم کم بوده کاشکی که ببخشی هر چی از من دیدی هرچی که میشد بازم تو می خندیدی
از این همه یادگاری تو این خونه این عطر تو آخر منو میسوزونه من تمامه دنیامو تو دستات دیدم من عشقو با احساس تو میفهمیدم هم نامه عشق بهترینهامی چون عاشق ماه هفتم سالم من عاشق درد زرد پاییزم از عطر تنت دوباره لبریزم..
وقتی که میخندی دل ِ من میره این لحظه برای من نفس گیره ای کاش یکم حالمو می پرسیدی وقتیکه نباشی عاشقت می میره
با اینکه نگاهت میده آزارم من باز نگاتو خیلی دوست دارم من عاشق درد زرده پاییزم از عطر تنت دوباره لبریزم
از این همه یادگاری تو این خونه این عطر تو آخر منو میسوزونه من تمامه دنیامو تو دستات دیدم من عشقو با احساس تو میفهمیدم هم نامه عشق بهترینهامی چون عاشق ماه هفتم سالم من عاشق درد زرد پاییزم از عطر تنت دوباره لبریزم..
ترانه سرا : مازیار فلاحی
این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۹/۰۷ - ۱۲:۲۸
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.